اِبْنِ حامِد، ابوعبدالله حسن بن حامد بن علی بن مروان، معروف به وراق (د 403ق/1012م)، فقیه، اصولی و محدثِ بنامِ حنبلی. از تاریخ تولد و جزئیات زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. وی در بغداد میزیست و استاد و فقیه حنبلیان در روزگار خود بود (خطیب، 7/303). او را مجدِّدِ فقه حنبلی در سدهٔ 4ق دانستهاند (ابن اثیر، 12/222). ابن حامد فقه را از ابوبکر عبدالعزیز بن جعفر حنبلی معروف به غلام الخلال آموخت (ذهبی، 2/205). کتاب خرقی را نزد احمد بن جعفربنسالمختلی خواند و از وی حدیث شنید (ابنابییعلی،2/171). افزون بر این دو، از ابوبکر بن مالک قطیعی، ابوبکر شافعی، ابوبکر نجاد و ابوعلی بن صواف نیز استماع حدیث کرد (خطیب، ابن ابی یعلی، همانجاها). وی استاد قاضی ابویعلی بن فراّء بوده است (ابن جوزی، 7/264) که خود بعدها یکی از فقیهان برجستهٔ حنبلی و جانشین ابن حامد گردید. گفتهاند که ابن حامد خود قاضی ابویعلی را به جانشینی برگزید (ابن ابی یعلی، 2/177). از دیگر شاگردان مشهور وی میتوان از ابوطالب احمد بن عبدالله ابن سهل مشهور به ابن بقال یاد کرد که نزد وی فقه آموخت (علیمی، 2/122). کسان دیگری که از وی حدیث شنیده و روایت کردهاند، عبارتند از: ابواسحاق و ابوالعباس برمکی، ابوطاهر بن قطان، ابوعبدالله بن فقاعی، ابوالقاسم طالب بن عشاری، ابوبکر بن خیاط (ابن ابی یعلی، همانجا) و حسن بن علی اهوازی (خطیب، همانجا). ابن حامد سخت قانع و پرهیزگار بود، چنانکه گفتهاند جز از دسترنج خویش هیچ نمیخورد و هرگز از دو نوع غذا به یک بار بهره نبرد. او زندگی خود را از راه کتابت (استنساخ) میگذراند و به همین سبب وراق نامیده شد. بارها حج گزارد و حتی به سبب آنکه با وجود سن زیاد، سفرهای بسیار میکرد، نکوهش گردید (ابن ابی یعلی، همانجا)، ولی به سبب همین پرهیزگاری و نیز مقام بلند علمیش همواره مورد احترام مردم و فرمانروایان بود (ابن جوزی، همانجا) و به ویژه در روزگار خلیفه القادر (د 422ق/1031م) مقامی ارجمند داشت. وی از شهرت کافی نیز برخوردار بود، چنانکه ابن ابی یعلی (2/176-177) دربارهٔ وی میگوید: شاگردانش در شهرها پراکندهاند و مردم بسیاری از او بهره بردهاند. از رویدادهای مهم زندگانی ابن حامد مناظرهٔ وی با ابوحامد اسفراینی بوده است که در حضور خلیفه انجام شد و خلیفه فرمان داد تا پاداشی به وی دهند، اما او با آنکه به اندکی از آن سخت نیازمند بود، همه را رد کرد (همو، 2/177). از تألیفات مهم او کتاب الجامع است که ظاهراً مجموعهای از آرای مختلف فقهی بوده است (خطیب، همانجا؛ ابن جوزی، 7/264). وی شرحی نیز بر کتاب خرقی نوشته است. دو اثر دیگر نیز به نامهای شرح اصولالدین و اصول الفقه (ابن ابی یعلی، 2/171) به وی نسبت داده شده است، اما از هیچ کدام از آثار او بجز تهذیب الاجوبهٔ که در مسائل فقه حنبلی نوشته شده و نسخهٔ خطی آن در کتابخانهٔ برلین موجود است ( آلوارت، شم 4784 )، اطلاعی در دست نیست. ابن حامد در بازگشت از آخرین سفر حج در محلی نزدیک واقصه درگذشت (خطیب، همانجا؛ قس: 2 EIکه به رغم منابع مذکور میگوید وی به دست بدویان کشته شده است).