اِبْنِ حاجِبِ نُعْمان، ابوالحسین عبدالعزیز بن ابراهیم (د 351ق/ 962م)، ادیب و کاتب بغدادی. وی همانند پدرش ابوعبدالله حاجب النعمان، به کار کتابت اشتغال داشت. در ایام معزالدولهٔ دیلمی از جانب وزیر ابومحمد مُهلّبی به سرپرستی «دیوان سواد» منصوب شد. ظاهراً او به نسخهنویسی و جمعآوری کتب علاقهٔ فراوان داشت، گویند کتابخانهٔ وی بر کتابهای برگزیده و دیوانهایی نادر به خط علما شامل بوده است (ابن ندیم، 134). از روایت تنوخی (ص 39، 40) چنین برمیآید که ابن حاجب مردی سخت بخشنده بود و گروه بسیاری از خویشاوندان را تحت سرپرستی خود داشت. دوستی او با وزیر موجب شد که این کسان، پس از مرگ وی نیز از پریشان حالی در امان باشند. به گفتهٔ تنوخی معاصر و دوست ابن حاجب وی در رمضان 351ق در خانهٔ وزیر مهلبی واقع بر کنار دجله از پنجرهای (رَوْشَن) سقوط کرد و بعد از 8 روز بیماری درگذشت (ص 39). وزیر از مرگ او سخت متأثر و اندوهگین شد و فرزندان وی را با پشتیبانی خویش دلگرم ساخت، چنانکه کار پدر را به پسر بزرگتر وی ابوعبدالله سپرد (همانجا) و نیز بفرمود که همهٔ تنگدستان تحت تکفّل ابن حاجب، به پناه او روند. هزینهٔ این کار ماهانه فزون بر 3 هزار درهم شد. از این رو شگفت نیست که همگان در مرگ ابن حاجب زاری کنند (همو، 40). از او کتابی در دست نیست، اما ابن ندیم (ص 134) 6 اثر از او یاد کرده است: نشوهٔ النهار فی اخبار الجوار؛ کتاب الصّبوهٔ؛ کتاب اشعار الکُتّاب؛ اخبار النساء معروف به کتاب ابن الدکانی؛ کتاب الغرر و مجتنی الزُهر؛ کتاب انس ذوی الفضل فی الولایهٔ و العزل (قس: ابن شاکر، 11/106). آنچه از این آثار باقیمانده، تنها آن 3 صفحهای است که ابن ندیم (ص 166- 168) از کتاب اشعار الکتاب او نقل کرده و شامل فهرست مفصلی از نام شاعران کاتب است که در سدههای 2 تا 4ق/8 تا 10م میزیستهاند (سزگین، 2(3)/200). شاید بتوان این کتاب را با آنکه عنوانش ظاهراً از جاحظ اقتبال شده (علاق، 50) نخستین کتاب در نوع خود به شمار آورد (همو، 15).