اِبْنِ جُمَیْع، یا ابن جامع، شیخ موفقالدین هبهٔالله بن زین بن حسن ابن افرائیم بن یعقوب بن اسماعیل بن جمیع اسرائیلی، مکنی به ابوالعشائر (ابوالمکارم) و ملقب به شمس الریاسهٔ (د 594ق/1198م)، پزشک مشهور یهودی زاده و پروردهٔ فسطاط مصر. وی طب را نزد شیخ موفق عدنان بن العین زربی که از طبیبان معروف زمان بود، فرا گرفت و در علم و عمل مهارت تام یافت (ابن ابی اصیبعه، 3/186). در آغاز مورد توجه العاضدلدین الله آخرین خلیفهٔ فاطمی مصر بود. پس از آن که خاندان فاطمی با عزل آن خلیفه توسط وزیرش صلاحالدین ایوبی، منقرض شد (567ق/1171م) و سلسله ایوبیان تأسیس گردید، ابن جمیع به خدمت صلاحالدین درآمد و در سلک پزشکان مورد اعتماد او قرار گرفت و برای او دارویی تهیه کرد که به «تریاق الکبیر الفاروق» شهرت یافت (همو، 3/187). ابن جمیع شاگردان زیادی پرورش داد که از معروفترین آنان شیخ سدید بن ابی البیان را میتوان نام برد که خود طبیبی نام آور بود. وی استادش را خوشبیان و زبانآور و ماهر در معالجهٔ بیماریها معرفی کرده است (همانجا). ابن جمیع در فن خود چنان مهارت داشت که با نگریستن به بیمار، بیماری او را درمییافت و گفتهاند فردی را که گمان میکردند درگذشته و آمادهٔ دفن او بودند، معالجه کرد و همین امر موجب شهرت او شد (ابن ابی اصیبعه، 3/187، 188). برخی به غلط این واقعه را به ابیالبیان، شاگرد ابن جمیع نسبت دادهاند ( 2 EI). وی به زبان عربی و تلفظ درست لغات علاقهٔ خاص داشت و کتاب لغت صحاح جوهری که بدان اعتماد داشت، همیشه مورد مراجعهاش بود (فیلسوف الدوله، 54؛ ابن ابی اصیبعه، 3/187). از شاعران مشهور مصر، ابن المنجم مصری او را هجو کرده و یوسف بن هبهٔالله بن مسلم، قصیدهای بلند در رثای او سروده است (ابن ابی اصیبعه، 3/188- 189). آثار: 1. الارشاد لمصالح الانفس و الاجساد، کتابی است در کلیات دانش پزشکی، که پسرش ابوطالب اسماعیل آن را به اتمام رسانده است (سارتن، 2/1556) و از آغاز برخی نسخ خطی آن برمیآید که خود اسماعیل مؤلف آن بوده است (شورا، 19/55؛ ملک، 1/31؛ حاجی خلیفه، 1/68). کتاب شامل 4 بخش است: الف - کلیات طب؛ ب - در ادویهٔ مفرده و اغذیه؛ ج - حفظ بهداشت و روشهای تداوی؛ د در ادویهٔ مرکب (حاجی خلیفه، همانجا). نسخ خطی متعددی از این کتاب در کتابخانههای معتبر جهان به این شرح موجود است: کتابخانههای ملک، شم 4489؛ شورا، شم 6287؛ مغنیسا (مانیسه)، شم 1797؛ ینی جامع، شم 912؛ حمیدیه، شم 1005؛ ولی الدین افندی، شم 2466؛ نور عثمانیه، شم 3491/2 (احسان اوغلی، 33-34). چند نسخه از این کتاب در اکسفورد موجود است که فهرست کتابخانهٔ بودلیان آن را مشخص میکند (لکلرک، .(II/54 2. التصریح بالمکنون فی تنقیح القانون، که ابن جمیع آن را در رد و تفسیر قانون ابوعلی سینا نوشته است، اما عبداللطیف بغدادی پزشک مشهور عراق ردیهای بر این کتاب نوشت و ابن جمیع را به سبب ناتوانی در درک سخنان ابن سینا سخت مورد انتقاد قرار داد (فیلسوف الدوله، 55). نسخههایی از این اثر در کتابخانههای نور عثمانیه، شم 3526 و ظاهریه، شم 3141 موجود است (احسان اوغلی، 34؛ ظاهریه، 355). 3. رسالهٔ فیما یعتمده حیث لایجد طبیباً یا المهذب من المجرب فی طب، شامل دستورهای پزشکی در صورت عدم دسترسی به پزشک که آن را برای قاضی ابوالقاسم علی بن حسین نوشته است (ابن ابی اصیبعه، 3/190؛ ظاهریه، شم 9715). 4. رسالهٔ السیفیهٔ فی الادویهٔ الملوکیهٔ، که دربارهٔ معالجهٔ قولنج است (ابن ابی اصیبعه، 2/190؛ بغدادی، هدیهٔ العارفین، 2/506). 5. رسالهٔ ذات الشعبتین و العمل بها (بغدادی، ایضاح المکنون، 1/563). 6. رسالهٔ فی طبع الاسکندریهٔ و حال هوائها و میاهها و نحو ذلک من احوالها و احوال اهلها (ابن ابی اصیبعه، 3/190). 7. مقالهٔ فی اللیمون و شرابه و منافعه (همانجا). ابن بیطار از این رساله استفاده کرده و به همین سبب، متن آن از کتاب ابن بیطار استخراج و به زبان لاتینی ترجمه و به نام ابن بیطار چاپ شده است (لکلرک، همانجا). 8. مقالهٔ فی الراوند، دربارهٔ ریواس که اهمیت آن بیشتر از رسالهٔ پیشین است. این رساله را نیز ابن بیطار دقیقاً در اثر خود آورده است (همو، .(II/54-55 9. مقالهٔ فی الحدبهٔ (ابن ابی اصیبعه، همانجا).