آفتاب
ورود | عضویت
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۱۸
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن تلمیذ

اِبْن‌ِ تلمیذ، ابوالحسن‌ هبهٔالله‌ بن‌ ابی‌ العلاء (یا ابی‌ الغنائم‌: ابن‌ خلکان‌، 6/69) صاعد بن‌ هبهٔالله‌ بن‌ ابراهیم‌ ملقب‌ به‌ موفق‌ الملک‌ و امین‌الدوله‌ و سلطان‌ الحکما (قفطی‌، 340؛ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/268) و معروف‌ به‌ ابن‌ تلمیذ، پزشک‌، داروشناس‌، ادیب‌ و شاعر مسیحی‌ بغدادی‌. علت‌ اشتهار وی‌ به‌ ابن‌ تلمیذ را انتساب‌ به‌ ابوالفرج‌ معتمدالملک‌ یحیی‌ بن‌ تلمیذ نیای‌ مادری‌ وی‌ دانسته‌اند که‌ او نیز به‌ ابن‌ تلمیذ شهرت‌ داشته‌ است‌ (قفطی‌، همانجا). ابن‌ تلمیذ در بغداد و در خانواده‌ای‌ مسیحی‌ تولد یافت‌. پدر وی‌ پزشکی‌ مشهور بود (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، همانجا). در هیچ‌ یک‌ از منابع‌ قدیمی‌ اشاره‌ای‌ به‌ سال‌ تولد وی‌ نشده‌ است‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ تصریح‌ بیشتر مآخذ که‌ درگذشت‌ او را در 28 ربیع‌الاول‌ 560ق‌/12 فوریهٔ 1165م‌ (همو، 2/276؛ یاقوت‌، 19/279) یا صفر همان‌ سال‌ (ابن‌ عبری‌، 209) دانسته‌ و اینکه‌ وی‌ 94 (بنابر نوشتهٔ بیشتر منابع‌) یا 95 سال‌ (ابن‌ کثیر، 12/250) عمر کرده‌ است‌، باید تولد او در حدود 465 یا 466ق‌/1073 یا 1074م‌ باشد. بنابه‌ رأی‌ شیخو (1/315) وی‌ در 474ق‌ زاده‌ شده‌ است‌، و بیهقی‌ (ص‌ 143) نیز درگذشت‌ او را 549ق‌ یاد کرده‌ است‌. ابن‌ تلمیذ مقدمات‌ علوم‌ را در زادگاه‌ خویش‌ فراگرفت‌ و به‌ گفتهٔ ابن‌ خلکان‌ استاد وی‌ در پزشکی‌ هبهٔ الله‌ بن‌ سعید بوده‌ است‌ (6/75). وی‌ سپس‌ برای‌ تکمیل‌ معلومات‌ و مطالعات‌ پزشکی‌ به‌ ایران‌ سفر کرد (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/268). چنانچه‌ از منابع‌ جدید بر می‌آید وی‌ به‌ سراسر ایران‌ رفته‌ و اطلاعات‌ خویش‌ را در زبان‌ فارسی‌ تکمیل‌ کرده‌ است‌ (الگود، 192) و گویا در این‌ دوره‌ بوده‌ است‌ که‌ او به‌ دربار سلطان‌ سنجر راه‌ یافت‌. به‌ گفتهٔ بیهقی‌ (ص‌ 142، 143)، ابن‌ تلمیذ به‌ هنگام‌ بیماری‌ سلطان‌ نسخه‌ای‌ برای‌ وی‌ تهیه‌ کرد که‌ با مخالفت‌ پزشک‌ دربار سنجر روبه‌رو شد. ابن‌ تلمیذ در شهر ساوه‌ به‌ دیدار موفق‌ الدین‌ ابوطاهر حسین‌ ابن‌ محمد رسید و از کتابخانهٔ مهم‌ وقفی‌ او استفاده‌ کرد و در مدح‌ وی‌ اشعاری‌ سرود (شیخو، 1/320). آنگاه‌ او به‌ بغداد بازگشت‌ (همو، 1/316) و پس‌ از درگذشت‌ ابوالفرج‌ یحیی‌ بن‌ تلمیذ به‌ جای‌ وی‌ نشست‌ (قفطی‌، 340) و به‌ دربار خلفای‌ عباسی‌ راه‌ یافت‌ و پزشک‌ مخصوص‌ خلیفه‌ المقتفی‌ شد و نیز ریاست‌ بیمارستان‌ عضدی‌ یافت‌ و تا هنگام‌ مرگ‌ در همان‌ منصب‌ باقی‌ بود (یاقوت‌، 19/276). سپس‌ به‌ ریاست‌ پزشکان‌ بغداد منصوب‌ شد (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/271) و ریاست‌ هیأت‌ ممتحنهٔ پزشکان‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ (الگود، 194). به‌ گفتهٔ بیهقی‌ حقوق‌ سالیانهٔ وی‌ در بغداد بیش‌ از 20 هزار دینار بود که‌ همهٔ آن‌ را در راه‌ طالبان‌ علم‌ و افراد مستحق‌ انفاق‌ می‌کرد (ص‌ 143). یاقوت‌ نوشته‌ است‌ که‌ خلیفه‌ دارالقواریر را در تیول‌ وی‌ قرار داد، اما چون‌ عون‌الدین‌ ابن‌ هبیره‌ به‌ وزارت‌ نشست‌ آن‌ اقطاع‌ را از او بازگرفت‌ و مدتی‌ بعد خلیفه‌ دوباره‌ آن‌ را با اقطاعی‌ دیگر به‌ او باز داد (19/277). میان‌ ابن‌ تلمیذ و اوحدالزمان‌ ابو البرکات‌ هبهٔالله‌ ابن‌ ملکا رقابت‌ و دشمنی‌ بود و یک‌ بار ابن‌ ملکا در نامه‌ای‌ که‌ به‌ حیله‌ به‌ خلیفه‌ رسانید، کوشید که‌ نظر خلیفه‌ را نسبت‌ به‌ ابن‌ تلمیذ تغییر دهد، اما خلیفه‌ در مقابل‌ این‌ سعایت‌، جان‌ و مال‌ ابن‌ ملکا را بر ابن‌ تلمیذ مباح‌ ساخت‌ و ابن‌ تلمیذ متعرض‌ او نشد و فقط در چند بیت‌ شعر او را هجو کرد (همو، 19/277- 278). ابن‌ تلمیذ را بسیاری‌ از منابع‌ یکی‌ از پزشکان‌ و حکیمان‌ برجستهٔ دورهٔ عباسی‌ به‌ شمار آورده‌اند، چنانکه‌ قفطی‌ او را بقراط عصر و جالینوس‌ زمان‌ خود دانسته‌ است‌ (ص‌ 340) و بیهقی‌ به‌ نقل‌ از ابوبکر ابن‌ عروهٔ نوشته‌ است‌ که‌ وی‌ غیر از دانش‌ پزشکی‌ در علوم‌ دیگر به‌ ویژه‌ در منطق‌ و طبیعیات‌ چیره‌ دست‌ بوده‌ است‌ (ص‌ 141-142)، چنانکه‌ از همه‌ جا برای‌ استفاده‌ از دانش‌ وی‌ به‌ بغداد می‌آمدند (ابن‌ خلکان‌، 6/69، به‌ نقل‌ از عمادالدین‌ کاتب‌) و جمعی‌ بسیار در مجلس‌ درس‌ او حاضر می‌شدند (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/273-274). فخرالدین‌ محمد ماردینی‌ از دوستان‌ ابن‌ تلمیذ بود و مدتها با وی‌ معاشرت‌ داشته‌ است‌ (همو، 2/274) و از شاگردان‌ برجستهٔ او به‌ شمار می‌رفت‌، چنانکه‌ ابن‌ ابی‌ الخیر مسیحی‌ و موفق‌ الدین‌ مطران‌ نیز از شاگردان‌ ممتاز وی‌ بودند ( 2 EI). عده‌ای‌ از شاگردان‌ وی‌ بعدها به‌ شام‌ و مصر رفتند و مدارس‌ پزشکی‌ تازه‌ای‌ تأسیس‌ کردند که‌ در سدهٔ 7ق‌/13م‌ بر رونق‌ این‌ مدارس‌ افزوده‌ شد (همانجا). داستانها و حکایاتی‌ از مهارت‌ وی‌ در درمان‌ بیماریها و نیز از دورهٔ ریاست‌ وی‌ بر پزشکان‌ بغداد و امتحان‌ از آنان‌ نقل‌ شده‌ است‌ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/270-273). ابن‌ تلمیذ در الهیات‌ مسیحی‌ نیز اطلاعات‌ گسترده‌ای‌ داشت‌، چنانکه‌ به‌ گفتهٔ یاقوت‌، او کشیش‌ مجتمع‌ مسیحی‌ بغداد و رئیس‌ آن‌ بود (19/277). وی‌ از مسائل‌ اسلامی‌ به‌ ویژه‌ طب‌ برپایهٔ احادیث‌ نبوی‌ نیز بهره‌ای‌ وافر داشت‌ و شرحی‌ بر احادیث‌ نبوی‌ نوشت‌ که‌ در نوع‌ خود از اولین‌ کتابها در این‌ موضوع‌ به‌ شمار رفته‌ است‌ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/293). وی‌ در خوشنویسی‌ نیز استادی‌ زبردست‌ بود و ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ خود نوشته‌های‌ وی‌ را که‌ در نهایت‌ زیبایی‌ و در مجلدی‌ بزرگ‌ جمع‌آوری‌ شده‌ بود، دیده‌ و نوشته‌ است‌ که‌ بیشتر افراد خاندان‌ وی‌ کاتب‌ بوده‌اند (2/268). ابن‌ تلمیذ به‌ موسیقی‌ و موسیقی‌دانان‌ نیز علاقه‌مند بوده‌ است‌ و از شعری‌ خوب‌ و نثری‌ زیبا نیز برخوردار بود و نثر وی‌ از نظم‌ او بهتر بوده‌ است‌ (یاقوت‌، 19/276-277). مکاتبات‌ شعری‌ شورانگیز با معاصران‌ خویش‌ از آن‌ میان‌ با ابوالقاسم‌ علی‌ بن‌ افلح‌ کاتب‌، ابن‌ صدقهٔ وزیر، سعدالملک‌ نصیرالدین‌ وزیر، ابوالفتح‌ هبهٔالله‌ بن‌ صاعد و موفق‌ الدین‌ ابی‌ طاهر حسین‌ بن‌ محمد داشته‌ است‌ (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/290-293). ابیاتی‌ از اشعار او را یاقوت‌ (19/281-282)، قفطی‌ (ص‌ 341) و ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ (2/281-293) آورده‌اند. محتوای‌ اشعار وی‌ از مسائلی‌ چون‌ پزشکی‌ عمومی‌، بهداشت‌ غذایی‌، سلامت‌ روانی‌، دوستی‌، مهمان‌ نوازی‌، فروتنی‌ و پند و اندرز تشکیل‌ می‌شود. وی‌ اشعاری‌ نیز در هجو و مذمت‌ معاصران‌ خود دارد (قس‌: ابن‌ طقطقی‌، 77؛ شیخو، 1/326-327). بیهقی‌ سخنان‌ حکمت‌آمیزی‌ از او نقل‌ کرده‌ است‌ (ص‌ 143). از نثر بدیع‌ و دلنشین‌ ابن‌ تلمیذ نامه‌ای‌ که‌ او به‌ فرزندش‌ ابونصر رضی‌الدین‌ نوشته‌، در دست‌ است‌. این‌ نامه‌ مشحون‌ از پند و اندرز است‌ (یاقوت‌، 19/279-281). با اینکه‌ ابن‌ تلمیذ مسیحی‌ بود و تا زمان‌ مرگ‌ هم‌ مسیحی‌ باقی‌ ماند، در بغداد کسی‌ باقی‌ نماند که‌ در تشییع‌ جنازهٔ وی‌ حاضر نشود (ابن‌ خلکان‌، 6/76). او در صحن‌ داخلی‌ کلیسای‌ عتیقه‌ در بغداد به‌ خاک‌ سپرده‌ شد (شیخو، 1/315). ابن‌ تلمیذ ثروتی‌ کلان‌ و کتابخانه‌ای‌ بزرگ‌ و بی‌نظیر به‌ ارث‌ گذاشت‌ (یاقوت‌، 19/279). پس‌ از درگذشت‌ پسر ابن‌ تلمیذ کتابهای‌ پدر بر 12 شتر بار شد و به‌ خانهٔ مجد بن‌ صاحب‌ منتقل‌ گردید (ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/276) و جزو اموال‌ دولتی‌ قرار گرفت‌ ( 2 EI). ابن‌ تلمیذ دارای‌ آثار و تألیفات‌ طبی‌ متعددی‌ است‌، اما هیچ‌ یک‌ از آنها ابتکاری‌ نیستند، بلکه‌ بیشتر شرح‌، تفسیر و تلخیص‌ آثار بقراط، جالینوس‌، ابن‌ سینا، ابوزکریای‌ رازی‌، حنین‌ بن‌ اسحاق‌، ابن‌ مسکویه‌ و ابن‌ جزله‌ است‌ (یاقوت‌، 19/278- 279). از این‌ آثار برخی‌ تاکنون‌ به‌ صورت‌ خطی‌ باقی‌ مانده‌ و جز یکی‌ از آنها، هیچ‌کدام‌ به‌ چاپ‌ نرسیده‌ است‌. برخی‌ از مشهورترین‌ آثار وی‌ عبارتند از: اقراباذین‌ در داروشناسی‌ و داروسازی‌ به‌ زبان‌ عربی‌. دو خلاصه‌ از آن‌ تهیه‌ شده‌ بود که‌ در بیمارستان‌ عضدی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ و جایگزین‌ اقراباذین‌ شاپور بن‌ سهل‌ (د 255ق‌/ 869م‌) شده‌ بود ( 2 EI). نسخه‌های‌ خطی‌ متعددی‌ از این‌ کتاب‌ در کتابخانه‌های‌ جهان‌ موجود است‌ GAL,) ؛ I/642 آتش‌ 4(1)/36؛مرکزی‌،8/594،596،597)؛ الرسالهٔ ( المقالهٔ ) الامینیهٔ فی‌ الفصد، که‌ در 1308ق‌/1890م‌ در لکنهو چاپ‌ شده‌ است‌ I/891) .(GAL,S, این‌ رساله‌ که‌ در رگ‌ زنی‌ و خون‌گیری‌ است‌، در 10 فصل‌ به‌ نامهای‌ مقالهٔ فی‌ الفصد، الفصد، الامینیهٔ فی‌ الطب‌ و مقالهٔ الامینیهٔ نیز خوانده‌ شده‌ است‌. دربارهٔ نسخه‌های‌ خطی‌ دیگر آثار ابن‌ تلمیذ می‌توان‌ به‌ این‌ منابع‌ مراجعه‌ کرد: ؛ GAL محفوظ؛ آستان‌؛ شورا و احسان‌ اوغلی‌ (نک: مآخذ همین‌ مقاله‌).

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.
×