اِبْنِ بَوّاب، ابوالحسن علی بن هلال (د 413ق/1022م)، خوشنویس و مُذَهَّب معروف، منابع متأخر لقب علاءالدین را هم به نام او .(80Š¤øûÇGAL,S,I/434)¢÷ù¢ø¥ê زادروز و زادگاهش رانمیدانیم، ولی معلوم است که بیشتر زندگی را در بغداد گذرانیده است. پدرش هلال، دربان آل بویه (ابن تغری بردی، 4/257) بود و به همین سبب علی بن هلال به ابن بواب و یا ابن ستری معروف شد (ابن خلکان، 3/342). حتی در آن روزگار که در اوج شهرت بود و بزرگان او را استاد خطاب میکردند، دربانی پدر را به رخش میکشیدند (ابن جوزی، 8/10)، چنانکه شاعران نیز به این موضوع اشاره کردهاند (یاقوت، 15/129). استادش در ادب، ابوالفتح عثمان بن جنی (ه د، ابن جنی) بود و ابوعبدالله مرزبانی (ابن دمیاطی، 203) و ابوالحسین محمد بن سمعون واعظ را نیز از استادان او یاد کردهاند (ابن جوزی، همانجا؛ ابن کثیر، 12/14). ابن بواب خوشنویسی را از محمد بن اسد (ابن خلکان، 3/342-343) و محمد بن سمسانی آموخت و آنان این هنر را از ابن مقله (ه م) فرا گرفته بودند (قلقشندی، 2/13). قاضی احمد منشی قمی مینویسد (ص 17- 18) که دختر ابن مقله به علی بن هلال تعلیم خوشنویسی داد. ابن بواب پیش از آنکه خوشنویس شود، به نقاشی و نگارگری خانهها اشتغال داشت، سپس به تذهیب کتب پرداخت و سرانجام به کتابت روی آورد (ذهبی، سیر، 17/316). در خوشنویسی به چنان پایهای رسید که یگانهٔ روزگار خویش گردید، به گونهای که نوشتهاند: از متقدمین و متأخرین کسی را نمیتوان یافت که چون او یا نزدیک به خط او بنویسد (ابن خلکان، 3/342). ذهبی ( العبر، 2/224) اورا صاحب خط منسوب (خطی که هر یک از حروف آن از لحاظ وضع و اندازه با حرف الف متناسب است) خوانده، اما ابن خلکان (همانجا) وضع این خط را به ابن مقله نسبت داده و نوشته است که ابن بواب به تهذیب و تنقیح این شیوه پرداخت و به آن زیبایی و جلوه بخشید. رایس (ص میگوید که تناسب هندسی حروف خط منسوب را ابن مقله به وجود آورد، اما ابن بواب که خود پیش از خوشنویس شدن با هنر تذهیب و نگارگری آشنا بود، با بینشی هنرمندانه به این تناسب زیبایی هنری بخشید. هندوشاه (ص 208) آورده است که ابن طقطقی از کتابی یاد میکند که ابتدا میپنداشته به خط ابن مقله است، اما نظر یاقوت مستعصمی را دربارهٔ آن جویا میشود، یاقوت با دیدن نسخه و تأمل در آن در مییابد که به خط ابن بواب است و میگوید که وی آن را به شیوهٔ این مقله نوشته است و میافزاید که چون ابن بواب پس از کوشش بسیار نتوانسته همچون ابن مقله بنویسد، طریق خویش را اختراع کرده است. این سخن تقریباً به رأی ابن خلکان (3/342) و قلقشندی (3/13) شباهت دارد. در یک نسخهٔ خطی مربوط به سدهٔ 9ق/15م به نام رسالهٔ فی علم الکتابهٔ که مؤلفآن ناشناخته است و دربرلننگهداریمیشود (آلوارت،)، I/7 مطالبی راجع به ابن بواب آمده که رایس آنها را نقل کرده است. مؤلف این رساله مینویسد که ابن بواب دریافت که بیش از او خطاطان در اصلاح خط کوفی کوشیدهاند و نیز بنومقله (ابن مقلهٔ وزیر و برادرش) در بهتر ساختن توقیع و نسخ کوشش کرده، اما در رسانیدن آن خطوط به درجهٔ کمال توفیق نیافتهاند. از این رو خود به تکمیل کار آنان پرداخت. همچنین ابن بواب دریافت که استادش ابن اسد اشعار را به خط نسخ شبیه به محقق مینویسد. او این خط را نیز به درجهٔ کمال رسانید (رایس، .(78-79 از دیگر خطوطی که ابن بواب در اتقان و تحسین آنها کوشید، خطوط نرگس، ریحان، لؤلؤی، مرصّع، وشی و چند نوع دیگر را نام بردهاند (جبوری، 165). برگی از قرآن کریم به قلم نسخ از ابن بواب ابن بواب در خوشنویسی به چنان پایگاهی دست یافت که به خط خوش او مثل میزدند. یاقوت (15/128) ابیاتی را که در آنها اشاره به خط زیبای او شده، نقل کرده است که از آن جمله شعری از ابوالعلاء معری است: و لاحَ هِلالٌ مِثلٌ نون½ اجَادَها بِماء النُّضارِ الکاتِب ابُن هِلالِ ارزش هنر ابن بواب را در حیات او چنانکه میبایست، نمیدانستند، یک بار نامهای در حدود 70 سطر برای درخواست کمتر از دو دینار به یکی از بزرگان نوشت، در حالی که همان نامه چندی بعد به 17 دینار و بار دیگر به 25 دینار فروخته شد (همو، 15/121-122). آثار خوشنویسی ابن بواب دیری نپایید که کمیاب و گرانبها شد. از محمد بن احمد انصاری معروف به ابن بَرَفْطی (د 625ق/1228م) که خود خوشنویسی معروف بود، 25 قطعه به خط ابن بواب برجای ماند و یاقوت این موضوع را مهم میداند. این نشان میدهد که خط ابن بواب در اوایل سدهٔ 7ق/13م بسیار کمیاب بوده است (همو، 17/277-281). ابن بواب طبع شعر هم داشت. یاقوت اشعاری از او را نقل کرده است (15/125-127). از آثار منظوم او قصیدهٔ رائیه در ادوات خوشنویسی است که ادبا، بلاغت آن را ستودهاند و برهانالدین ابراهیم جعبری (د 732ق/1332م) آن را شرح کرده (حاجی خلیفه، 2/1339) و ابن خلدون 23 بیت از آن را در مقدمه آورده است (3/1092-1094). اصل این قصیده 28 بیت است ( آلوارت، .(I/5 ابن بواب در انشا نیز مهارت داشت. یاقوت نامهای از او را که به یکی از رؤسا نوشته بوده نقل کرده است (15/130-132). هنگامی که فخر الملک ابوغالب محمد بن خلف وزیر از جانب بهاءالدوله ابونصر بن عضدالدوله، والی عراق شد، ابن بواب را در سلک ندیمان خویش درآورد (همو، 15/121). ابن بواب مدتی نیز سرپرست کتابخانهٔ بهاءالدوله در شیراز بوده است. در همین کتابخانه بود. که وی 29 جزء قرآن مجید به خط ابن مقله را دید و جزء ناقص را چنان با مهارت شبیه خط ابن مقله نوشت که بهاءالدوله نتوانست آن را تشخیص بدهد. از این امر به خوبی میتوان دریافت که ابن بواب در شبیهنویسی و در تذهیب و صحافی بسیار ماهر بوده است (همو، 15/122-123). ابن بواب در جامع منصور بغداد موعظه میکرد (ابن اثیر، 9/324؛ ذهبی، سیر، 17/316). وی در تعبیر رؤیا نیز مهارت داشت. ذهبی به نقل از ابوعلی بنا داستان جالبی از تعبیر رؤیای بدفرجام ابن سهلان وزیر به وسیلهٔ ابن بواب نقل کرده و افزوده است که تعبیر او به واقعیت پیوست و چندی بعد ابن سهلان به بدترین صورت کشته شد ( سیر، 17/316-317). ابوالفضل بن خیرون ابن بواب را از اهل سنت دانسته (همان، 17/318)، اما قاضی نورالله شوشتری او را در شمار شیعیان آورده است (2/488). اینکه سید مرتضی در مرگ او مرثیه گفته (یاقوت، 15/133-134؛ ذهبی، همانجا)، میتواند رأی قاضی نورالله را تقویت کند. به هر حال وی را به پارسایی و امانت ستودهاند (ابن کثیر، 12/14). تاریخ وفات او را 423ق/1032م نیز نوشتهاند (ابن خلکان، 3/343) که بعید مینماید، زیرا یاقوت 413ق را از محمد بن هلال صابی که خود در سدهٔ 5ق/11م میزیسته نقل کرده است (15/122؛ نیز نک: ابن جوزی، 8/10). ابن بواب در جوار قبر احمد بن حنبل دفن شد (همانجا). هر چند که گفتهاند ابن بواب 64 نسخه از قرآن مجید کتابت کرده است (رایس، 76 -75 )، اما یگانه نسخهٔ کامل قرآن موجود به خط او در کتابخانهٔ چستربیتی نگهداری میشود که در 391ق/1001م کتابت شده است. رایس نوع خط آن را نسخ نوشته، ولی درست آن است که بگوییم نسخ آمیخته به ریحان یا به عبارت دیگر نسخ ریحانی است. رایس این نسخه را که تذهیب آن نیز کار ابن بواب دانسته شده، از هر جهت مورد ارزیابی قرار داده است (ص .(84-97 آثار دیگری نیز به ابن بواب منسوب است. از آن جمله دو نسخه از دیوان سلامهٔ بن جندل شاعر جاهلی است که اولی در توپکاپی سرایی استانبول و دومی در موزهٔ آثار ترک و اسلام نگهداری میشود (همو، 102 .(97-98, همچنین کتابت منتخبی از کتاب الحیوان جاحظ مضبوط در همان موزه و نیز مجموعهٔ اشعاری در موزهٔ بریتانیا به ابن بواب نسبت دادهاند، ولی رایس با دلایل مفصل، انتساب همهٔ این نسخهها - جز قرآن محفوظ در چستربیتی - را به ابن بواب رد کرده است (ص .(110 نیز از یک نسخهٔ قرآن کریم منسوب به ابن بواب اطلاع داریم که توسط سلطان سلیم عثمانی به جامع لالهلی استانبول اهدا شده است ( دائرهٔ المعارف الاسلامیهٔ )، اما به صحت انتساب آن یقین نداریم. شیوهٔ خوشنویسی ابن ابواب تا زمانی که شیوهٔ یاقوت مستعصمی معمول گردید، رواج تمام داشت. ابن کثیر مینویسد که در عصر او - سدهٔ 8ق - بیشتر مردم بر شیوهٔ ابن بواب بودهاند (12/14). از شاگردان ابن بواب در خوشنویسی محمد بن عبدالملک را یاد کردهاند (قلقشندی، 3/14). برخی از پیروان طریقهٔ ابن بواب در خوشنویسی: 1. فاطمه بنت حسن بن علی عطار معروف به بنت اقرع (د 480ق/1087م) که پیمان متارکهٔ جنگ میان دولتهای عباسی و روم به خط اوست (یاقوت، 16/172؛ ذهبی، سیر، 18/480)؛ 2. ابوطالب مبارک کرخی (د 585ق/1189م) که گروهی عقیده داشتهاند از ابن بواب بهتر مینوشته است (همان، 17/56)؛ 3. ابوعلی حسن بن علی جوینی خوشنویس خط منسوب (د 586ق/1190م). یاقوت از زبان اهل فن نقل میکند که پس از ابن بواب کسی خوشتر از او ننوشته است (9/43-44)؛ 4. فضل بن عمر معروف به ابن رائض (د 609ق/1212م) (همو، 16/215)؛ 5. یاقوت ابن عبدالله رومی موصلی (د 618ق/1221م) (همو، 19/312)؛ 6. کمال الدین عمر بن احمد معروف به ابن عدیم مورخ حلبی (د 660ق/1262م) که خط او را به جای خط ابن بواب میفروختهاند (همو، 16/5، 45-46). قابل ذکر است که رسالهای به ترکی در شرح حال و آثار ابن بواب به قلم سهیل انور تألیف شده که محمد بهجهٔ الاثری و عزیز سامی آن را به عربی ترجمه کردهاند و با عنوان الخطاط البغدادی علی بن هلال در بغداد (1371ق/1958م) از سوی مؤسسهٔ المجمع العلمی العراقی چاپ شده است. این رساله دارای اشتباهات زیادی است که در تعلیقات بهجهٔ الاثری به آنها اشاره شده است.