اِبْنِ بَرّی، ابو محمد عبدالله (رجب 499-27 شوال 582/ مارس 1106-10 ژانویهٔ 1187)، نحوی و لغتشناس شافعی مذهب مصری. خاندان ابن بری اصلاً اهل بیتالمقدس بودند. او خود در قاهره مسکن گزید (سبکی، 7/121؛ قس: 2 EI) و از مشایخ آن شهر، کسب دانش کرد: نزد عبدالجبار بن محمد قرطبی و محمد بن عبدالملک شنترینی نحوی عربیت آموخت و از ابوصادق مدینی و ابوعبدالله رازی حدیث شنید (ابن خلکان، 3/108؛ نیز نک: سبکی، همانجا، که ابوالعباس بن الحطیهٔ را نیز از استادان او ذکر کرده است)، اما اندک اندک خود در شمار بزرگان ادب درآمد و در نحو و لغت، امام و به قول ابن خلکان، یگانهٔ زمان گردید. آنگاه در مسجد عمرو بن عاص در قاهره به کار تعلیم پرداخت و رسماً عهدهدار تدریس قرآن و زبان عربی شد (یاقوت، 11/57؛ سبکی، 7/122؛ ابن قاضی، 2/32) و احتمالاً در یکی از غرفههای همان مسجد منزل گزید. ابن بری پس از چندی تصحیح مکاتبات رسمی را در «دیوان انشاء» به عهده گرفت. این منصب حدود 40 سال پیش از او به عهدهٔ ابن بابشاذ (ه م) بود. ابن بابشاذ ضمن انجام دادن کارهای دیوانی به تدوین تعلیقهای پرداخته بود که به 15 مجلد میرسید و بعدها ابزار کار کاتبان گردید و به تکمیل آن پرداختند. این سمت پس از ابن بابشاذ به محمد بن برکات واگذار شده بود (ابن خلکان، 2/515؛ قفطی، 2/95). از زمان اشتغال ابن بری به این منصب اطلاع دقیقی در دست نیست و نیز روشن نیست که آیا به هنگام تصدی این سمت از کار تعلیم در مسجد عمرو دست کشیده بود یا نه؟ شاید او کار تعلیم را فرو نگذاشته باشد، زیرا پیوسته از گوشه و کنار مصر یا نقاط دیگر نزد او میآمدند و کسب دانش میکردند. نام بسیاری از شاگردان او معروف است (4 تن نحوشناس: سبکی، 7/122؛ نیز قس: ابن قاضی، 2/67، 117). از همه معروفتر شاید ابوموسی جزولی (نحوی معروف مراکشی، د 610ق/1213م) باشد که سالیان دراز نزد او نحو و لغت آموخت (ابن خلکان، 3/1082). ابن خلکان (3/109) خود، شاگردان او را در قاهره دیده و از آنان روایت کرده است. همچنین قفطی اضافه میکند که بیشتر «رؤسای» مصر نزد او درس گرفتهاند (2/111). گفتار عبدالقادر دمشقی این سخن را تأیید میکند. وی گوید که هم الملک العزیز عثمان (567 - 595ق/ 1172- 1199م) و هم الملک الظاهر غازی (568 -613م/1173- 1216م) نزد او آموزش دیده بودند (1/342، 387).ابن بری به شهادت سبکی (7/123) مردی سادهدل، نیک نفس و خوش مصاحبت بود. سادهدلی او موجب شده است که برخی حکایات در غفلت و بیمبالاتی (یاقوت، 11/57؛ ذهبی، 247، 248) و عدم توجه به درستی و اعراب کلمات هنگام سخن گفتن (ابن خلکان، همانجا) به او نسبت دهند. قفطی (2/111) مقام ابن بری را از اینگونه نکتهها برتر میداند و از ذکر آنها خودداری میکند. از مجموعهٔ این حکایات که گویند «بسیار» است، جز تمایل او به زبان عامیانه، یا برخی رفتارهای نامعهود، به چیزی اشاره نشده است. از ابن بری چند اثر در زمینهٔ لغت و نحو به جای مانده که ذکر آنها خواهد آمد، اما کسی به شاعر بودن او اشاره نکرده است، با اینهمه ابن تغری بردی (6/104) دو بیت غزل گونه از اشعار او را نقل کرده است که مایهای جز استعارات نحوی ندارد. آثار موجود ابن بری به قرار زیر است: 1. حواشی بر صحاح جوهری که به قول قفطی (همانجا) پس از استخراج به 6 مجلد رسیده و استخراج کننده آن را التنبیه و الایضاح عما وقع فی کتاب الصحاح خوانده است. حاجی خلیفه و دیگران عنوان کتاب را ... وقع من الوهم فی... ذکر کردهاند و نیز همو افضاح، به جای ایضاح آورده است (2/1072). اسنوی (1/267) میگوید این کتاب به حواشی معروف و در 3 مجلد است (نک: I/134 .(GAL,S,I/599;GAL, سیوطی به نقل از صفدی گوید که ابن بری به یک چهارم کتاب، یعنی تا کلمه «وقش» رسید، سپس عبدالله بن محمد بُسطی آن را تمام کرد (ص 279). حاجی خلیفه لفظ «التنبیه» را در عنوان این کتاب زائد دانسته و نوشته که بانی این کار علی بن جعفر بن القطاع استاد ابن بری بود نه خود او (2/1072). بروکلمان 3 نسخه از این کتاب را معرفی کرده است و گوید شاید نسخهٔ کوپریلی کتاب دیگری باشد I/34) .(GAL, 2. حواشی بر درهٔ الغواص فی اوهام الخواص حریری (ابن خلکان، 3/109). این کتاب یکی از 10 شرحی است که بر اثر معرف حریری نوشته شده است (نک: حاجی خلیفه، 1/741). در آخر درهٔ موجود در کتابخانهٔ آصفیه (1/88) و نیز آخر نسخهٔ موجود در دارالکتب (دجیلی، 1/258- 259)، شرح ابن بری و شرح ابن ظفر آمده است (نک: سید، فهرست المخطوطات المصورهٔ، 1/352). 3. ردی بر انتقادات ابن خشاب بر اغلاط مقامات حریری (ابن خلکان، همانجا)، به قول حاجی خلیفه (1/741) این ردیه اللباب علی ابن الخشاب نام داشته است. قفطی (2/111) در میان آثار ابن بری از مقدمهای به نام اللباب نام برده است. این دو کتاب به نام استدراکات ابن خشاب علی مقامات الحریری و انتصار ابن بری در 1328ق/1910م در آستانه (استانبول) به چاپ رسیده است (سرکیس، 1/45-46). نزاع این دو نفر به تألیف کتاب الانتصاب بین ابن بری و ابن الخشاب، اثر عبداللطیف بغدادی (د 628ق/1231م) انجامید (نک: کوپریلی، 2/9). 4. حاشیه بر المعرب جوالیقی که بروکلمان I/530) آن را رد الجوالیقی فی المعرب خوانده است. نسخهٔ آستانه (مورخ 716ق/ 1316م، نک: سید، خطی، 1/268) و نیز نسخهٔ اسکوریال (مورخ 710ق/1310م، نک: همو، فهرس المخطوطات المصورهٔ، 1/352)، عنوان حاشیهٔ علی المعرب دارند. فلایش در «دائرهٔ المعارف اسلام1» به نسخهای از این کتاب در دارالکتب الظاهریه اشاره میکند که در فهرست آن یافت نشد. 5. حواشی بر تکلمهٔ اصلاح ما تغلط فیه العامهٔ تألیف جوالیقی. این مجموعه از چند صفحه درنمیگذرد. کتاب تکملهٔ خود تتمهای بر درهٔالغواص است. نسخهٔ دارالکتب الظاهریه شامل دو روایت از تکملهٔ است، یکی روایت مهذبالدین سلمی شاگرد جوالیقی که اصل این نسخه در 599ق/1203م (کذا در مقدمهٔ عزالدین تنوخی بر تکملهٔ، 3، حال آنکه ابن بری در 582ق درگذشته است) بر ابن بری خوانده شده است و دیگر روایت خود ابن بری که وی جابهجا بر کتاب حاشیههایی نوشته است، و به طور کلی عبارتند از انتقاداتی بر جوالیقی که گاهی الفاظ و مصطلحاتی را که بر زبان «فصحا» نیز جاری شده، لحن پنداشته است، اصلاح انتساب شواهد شعری، ذکر سرایندگان شواهدی که جوالیقی ذکر نکرده، تکمیل ابیاتی که به یک مصراع آنها اکتفا شده، و خلاصه تکمیل انتقادهایی که از نظر جوالیقی دورمانده است. نسخهٔ دارالکتب الظاهریه همراه با انتقادهای ابن بری توسط عزالدین تنوخی، در دمشق، 1355ق/1936م به چاپ رسیده است (نک: تنوخی، 2-4). 6. کتاب کوچکی به نام غلط الضعفاء من اهل الفقه که گاه اغالیط الفقهاء خوانده شده است. نسخهای از آن در پاریس (دوسلان، محفوظ است. همان نسخه توسط توری در «یادنامهٔ نولدکه» به چاپ رسیده است (ص .(211-224 7. جواب کتاب المسائل العشر المتعبهٔ للحشر یا المتعبات الی الحشر از ابونزار حسن بن صادقی بن عبدالله معروف به ملک النحاهٔ (نک: قفطی، 2/111 و حواشی آن). نسخهای از این کتاب در پاریس موجود است (دوسلان، .(242 8. شرح شواهد الایضاح که در آن به توضیحات صرفی و نحوی شواهدی که در ایضاح ابوعلی فارسی آمده پرداخته است. از این کتاب نسخهای در قاهره موجود است (نک: I/530 .(GAL,S, از کتاب الاختیار فی اختلاف ائمهٔ الامصار که بغدادی در ایضاح (1/49) و هدیهٔ (1/457) و کحاله (6/37) از آن یاد کردهاند، اثری به دست نیامد.