اِبْنِبَرْذَعی، ابوعبدالله محمدبنیحییبنهشام انصاریخزرجی، نحوی اندلسی (ح 575 -646ق/1179- 1248م)، مشهور به ابن هشام خضراوی (منسوب به جزیرهٔ خضرا). وی منسوب به برذعه (مرکز قدیم اران) است که بردعه نیز خوانده میشود و به همین جهت برخی وی را ابن بردعی خواندهاند (قس: سمعانی، 2/146؛ ذهبی، 1/65). ابن برذعی نخست حدیث و قرائت را نزد پدر و دیگران آموخت و سپس صرف و نحو عربی را نزد نحویان بزرگ اندلس به ویژه ابن خروف (524 - 609ق/1130-1212م) فرا گرفت و در کار تألیف و تدریس نیز به صرف و نحو همت گماشت و سرآمد معاصران گردید. چنانکه ابن ابار (595 - 658ق/1199-1260م) در حق او گوید: ابوعلی عمربن محمد شلوبین (652 - 645ق/1167-1247م) - که ابن برذعی نزد او چندی نحو میآموختهاست - در مقام ریاست مسلم علوم عربیت در اندلس، دانش وی را میستود و به نقش وی در پی ریزی مبانی دستور زبان عربی اذعان داشت (2/660). برخی از نویسندگان مرجع ضمیر را در سخن ابنابار،درست درنیافته،ابوعلیشلوبین را شاگردابنبرذعیپنداشتهاند (قس: سیوطی، 1/267). ابن برذعی با بزرگان علم و ادب آن روزگار، از جمله اصحاب محییالدین ابن عربی (560 - 638ق/ 1165-1240م) معاشر بود و از بیشتر آنان «اجازه» یافت (ابن ابار، همانجا). وی با ابن عصفور (ابوالحسن علی بن مؤمن، 597 - 669ق/1201-1271م) معاصر بود و کتاب پرآوازهٔ او - الممتع در علم صرف - را سخت مورد انتقاد قرار داد و النقض علی الممتع را در رد آن نوشت (سیوطی، همانجا). بغدادی نام این کتاب را التنقید علی الممتع ذکر کرده است ( هدیهٔ، 1/124). دیگر آثار او که همگی کتب و رسایل درسی و آموزشی هستند، عبارتند: 1. الافصاح بفوائد الایضاح (سیوطی، همانجا). که شرحی است بر ایضاح ابوعلی فارسی (288-377ق/901-987م). یک نسخه از این کتاب با عنوان الافصاح شرح الایضاح در دارالکتب المصریهٔ نگهداری میشود (سید، 1/378). بروکلمان نیز از وجود نسخهٔ دیگر این کتاب با عنوان الافصاح عن کتاب الایضاح در قاهره یاد کرده است (2/192). 2. الاقتراحفیتلخیصالایضاحوتتبعهبالشرحوالتتمیموالاصلاح (ابن ابار، همانجا)، سیوطی ظاهراً از عنوان این کتاب چنین برداشت کرده است که مؤلف ابتدا کتاب الاقتراح را تألیف و سپس آن را شرح کرده است (1/267). 3. فصل المقال فی أبنیهٔ الا´فعال (صفدی، 5/202؛ ابن قاضی شهبه، 279). ابن ابار نام این کتاب را فصل المقال فی تلخیص أبنیهٔ الا´فعال آورده است (2/660). 4. غرّهٔ الاصباح فی شرح أبیات الایضاح (همانجا)، برخی نام این کتاب را غرر الاصباح و برخی دیگر غرر الصباح آوردهاند (سیوطی، همانجا؛ بغدادی، هدیه، 2/124). 5. النخب، مجموعهٔ مسائل مختلف (ابن ابار، همانجا) که چندین مجلد بوده است (صفدی، 5/202؛ ابن قاضی شهبه، 279) صفدی (همانجا) و سیوطی (1/267) نام این تاب را المسائل النخب آوردهاند. 6. شرح الفیّهٔ ابن معط½ (بغدادی، ایضاح، 1/120)، که شرحی است بر الفیهٔ مشهور ابوالحسین یحیی بن عبدالمعطی (564 - 628ق/ 1169-1231م). در منابع موجود سخنی از همسر و فرزندان ابن برذعی به میان نیامده است، و بعید نیست که مانند استادش ابن خروف نحوی (یاقوت، 15/76) همهٔ عمر را مجرد زیسته باشد. وی در سالهای آخر عمر به تونس مهاجرت کرد و در آنجا مصاحبت ابن ابار قضاعی را - که در تنهایی و انزوا به سر میبرد - اختیار کرد و سرانجام در همان شهر بدرود حیات گفت و بدون تشریفات در مصلای بیرون شهر به خاک سپرده شد. ابن ابار را، با توجه به اجازات لفظی و کتبی متعددی که از ابن برذعی دریافت کرده است (ابن ابار، 2/661)، باید وارث علم او دانست، و قاعدتاً دور نیست که دستنوشتهها و کتابهایش را پیش از وفات به او سپرده باشد، و شاید همان پایان رقتانگیز زندگانی ابن ابار (نک: ه د) و سوزانیدن کتابهای او بر روی جسدش موجب از میان رفتن عمدهٔ آثار ابن برذعی بوده باشد.