اَبو اَعْوَرِ سُلَمی، عمروبن سفیان بن سعید، از سرداران مشهور معاویه در جنگ صفین و از فاتحان شهرهای مصر و شام. ابوعور به تیرۀ بنی ذَکوانِ سُلَیم نسب میبرد (کلبی، 406-407؛ ابن قتیبه، 467). پدرش که همپیمان حرب بن امیّه بود. در جنگ اُحد در صف مشرکان حضور داشت و گفتهاند همو بود که که نخستین کس از مسلمانان را به شهادت رساند (واقدی، 1/366؛ ابن سعد، 2/66، 3/562). تاریخ تولد ابواعور دانسته نیست. برخی گفتهاند که او صحبت پیامبر را دریافته و از آن حضرت روایت کرده است (یحیی، 3/43؛ ابن اثیر، اسدالغابه، 4/109؛ ابن حجر، 2/540)؛ برخی دیگر گفتهاند که او در دوران جاهلیت میزیسته و محضر پیامبر را درنیافته و از این رو روایات او از پیامبر «مرسل» است (ابن ابی حاتم، 3/234؛ ابن اثیر، همانجا). همچنین به نقل برخی مآخذ او در جنگ حنین، در حالی که مسلمان نبود، شرکت داشت و پس از آن اسلام آورد (ابن عبدالبر، 4/1600؛ ابن اثیر، همان، 5/138). بر پایۀ اخباری که طبری (3/438) از سیف بن عمر روایت میکند، در 13ق که ابوعبیده شاه را فتح میکرد، ابواعور یکی از سرداران او بود و نیز همو بود که طبریه را فتح کرد (همو، 3/396، 440، 442-444). براساس گزارشهای دیگر، وی در جنگ عمّوریه به سال 23ق سردار سپاه شام بود و در 26ق نیز در فتح قبرس شرکت داشت (بسوی، 3/307؛ ابوزرعه، 1/184؛ ابن عساکر، 13/465). بنابر روایتی (طبری، 4/367) به سال 35ق، شورشیان مصری که نظر مساعد عثمان را نسبت به شکایات خود جلب کرده بودند و به دیارشان باز میگشتند، در راه به ابواعور که بر شتر عثمان سوار بود، برخوردند و به وی بدگمان شدند و چون او را تفتیش کردند، به نامهای دست یافتند که در آن عثمان، حاکم مصر را به مجازات سخت شورشیان دستور داده بود (نیز نک : نویری، 19/485). با اینهمه روایات دیگری در دست است که نشان میدهد، حامل نامه غلام عثمان بود (نک : الامامه والسیاسه، 1/37؛ بلاذری، 5/65-66؛ ابن اثیر، الکامل، 3/168). در خبری که ابن عساکر (13/466) آورده است، پس از انعقاد صلح میان معاویه و امام حسن(ع)، امام برخی از یاران معاویه مانند عمروعاص و ابواعور را سخت مورد انتقاد قرار داد و ابواعور را از کسانی خواند که پیامبر آنان را لعن کرده است، اما در گزارش ابن جوزی از این ماجرا (ص 200-205) نامی از او دیده نمیشود. به هر روی، ابواعور تا آغاز جنگ صفین نزد معاویه بود و پس از آن فرماندهی گروهی از سپاه شام برای جنگ با سپاه علی(ع) در صفین را برعهده داشت (نصربن مزاحم، 152-153، 213؛ بلاذری، 2/298؛ طبری، 4/566). ابواعور پس از ورود به عراق، آبشخور فات را در محاصره گرفت و اجازۀ استفاده ز آن را به سپاه کوفه نداد، اما سرانجام کوفیان بر آنان پیروز شدند و آبشخور را تصرف کردند (خلیفه، 1/219؛ دینوری، 167-168؛ طبری، 4/571؛ مسعودی، 2/375). ابواعور در طول روزهای جنگ نیز چندبار با تنی چند از سرداران سپاه کوفه درگیر شد (نصر بن مزاحم، 328، 336-337؛ بلاذری، 2/303؛ دینوری، 174، 176؛ طبری، 4/574)، اما چون شکست در لشکر شام افتاد و به نیرنگ عمروبن عاص، قرآنها بر نیزه شد و دو سپاه به حکمیت دعوت شدند، ابواعور نیز از آنان بود که قرآن بر سر نهاد و دوسپاه را به حکمیت فرا خواند (دینوری، 189). ابواعور به هنگام نوشتن صلحنامه در پایان جنگ، به پیش انداختن نام علی(ع) بر معاویه و نامیدن او به لقب «امیرالمؤمنین» اعتراض کرد و نزاعی که بر سر این موضوع در گرفت، سرانجام با مداخلۀ علی(ع) و توضیح او پایان یافت (یعقوبی، 2/189) و چون صلحنامه نوشته شد و کسانی از دو سپاه بر آن شهادت دادند، ابواعور نیز از جانب سپاه شام، یکی از گواهان بود (نصر بن مزاحم، 506-507؛ بلاذری، 2/335؛ طبری، 5/54). پس از پایان جنگ سفین معاویه که به تسحیر مصر چشم داشت، سرداران خود را بدان کار فرا خواند و رأی آنان را در این زمینه جویا شد (همو، 5/98). با آنکه ابواعور، مانند بیشتر سرداران با این پیشنهاد موافق نبود (بلاذری، 2/400)، در لشکرکشی به سوی مصر به سرکردگی عمروعاص شرکت جست (طبری، 5/105؛ مسعودی، 2/409). از این پس، از زندگی و یا مرگ او گزارشی در دست نیست. ابواعور از دشمنان سرسخت امام علی(ع) بود، چنانکه گفتهاند امام پس از جنگ صفین، او و برخی دیگر از یاران معاویه را در قنوت نماز لعن میکرد (یحیی بن معین، همانجا؛ بلاذری، 2/351-352؛ طبری، 5/71).