اِبْنِ مُلَقَّن، ابوحفص سراجالدین عمربن علی بن احمد بن محمد ابن عبدالله انصاری (22 ربیعالاول 723-6 ربیعالاول 804ق/31 مارس 1323-14 اکتبر 1401م)، فقیه، محدث و رجالی شافعی مصری. وی به نسبت تبحر پدرش در نحو، خود را ابن نحوی میخواند و در یمن نیز به همین کنیه شهرت یافت. در کودکی پدر خود را از دست داد. پدرش که اندلسی الاصل بود، قبل از فوت، او را به یکی از دوستان خود به نام شرفالدین عیسی مغربی که یکی از صلحای مغرب بود و در مسجد ابن طولون به کار تلقین قرآن (تدریس قرآن به نوآموزان) اشتغال داشت، سپرد. عیسی بعد از مرگ پدر عمر، با مادر او ازدواج کرد و به همین سبب عمر به ابن ملقن معروف شد، اما او خود از اشتهار به این کنیه خشنود نبود (ابن حجر، 5/42؛ سخاوی، 6/100). او ابتدا قرآن و سپس عمدهٔ الاحکام مقدسی را از عیسی آموخت و آنها را حفظ کرد. آنگاه با راهنمایی همو که خود مالکی بود، بر مذهب مالک بار آمد؛ ولی با اشارهٔ ابن جماعه، یکی از یاران پدرش، عیسی کتاب منهاج الطالبین محییالدین نووی، در فقه شافعی را نیز به او آموخت (سخاوی، همانجا). ابن ملقن علاوه بر عیسی مغربی، فقه را از مشاهیر شافعی، مانند تقیالدین سبکی، جمالالدین اسنوی و عزالدین ابن جماعه؛ ادب عربی را از ابوحیان غرناطی، جمالالدین ابن هشام، شمسالدین ابن صائغ؛ قرائت را از برهانالدین رشیدی و حدیث را از ابوالفتح ابن سید الناس، قطبالدین حلبی و دیگران فرا گرفت. آنگاه ملازمت زینالدین رحبی و علاءالدین مغلطای را اختیار کرد، تا اینکه در 770ق/1369م به منظور اخذحدیث به دمشق سفرکرد و درآنجا ازشاگردان فخرالدینابنبخاری، مانند ابن امیله و جز او تحصیل علم کرد (ابن قاضی شهبه، 4/53 -54؛ سخاوی، 6/100-101؛ ابن فهد، 197- 198). در قاهره و دمشق از مزّی و شمسالدین عسقلانی و عدهای دیگر از علمای زمان خود اجازهٔ روایت کسب نمود (ابن فهد، 197؛ سخاوی، 6/101). منصب مهم و قابل ذکری که به وی محول شده باشد در زندگیش دیده نمیشود، جز آنکه در برههای سمت نیابت حاکم شرع را داشته و چندی بعد خواهان استقلال شده است. سیفالدین برقوق در نظر داشت او را به جای بدرالدین ابن ابی البقاء در منصب قضای قاهره بگمارد (ابن قاضی شهبه، 4/54؛ سخاوی، 6/104)، ولی ابن ابی البقاء از این موضوع آگاه شد و توطئهای ترتیب داد که سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عدهای از علما وی مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نیابت باقی ماند، ولی بعد از مدتی از این شغل کناره گرفت و به تدریس اکتفا کرد (ابن فهد، 198-199؛ سخاوی، همانجا). ابن ملقن کتابخانهای تشکیل داد و در آنجا کتابهای مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسهٔ فاضلیه را گرد آورد. متأسفانه این کتابخانه با بسیاری از یادداشتهای خود او، در اواخر عمرش دچار آتش سوزی شد و اکثر آنها از بین رفت. ابن ملقن بعد از این واقعه دچار اندوه بزرگی شد و فراموشی بر او مستولی گردید (سخاوی، 6/105). وی سرانجام در قاهره وفات یافت (ابن فهد، 202). آثار: شمار تألیفاتش را در حدود 300 نوشتهاند (ابن حجر، 5/44)، اما اکثر آثارش مستخرج از کتب سایر نویسندگان و شرح و تلخیص آثار آنان است. برخی از این آثار به شکل جزوههایی است که از حدود 6 -7 صفحه تجاوز نمیکند و به طوری که خود میگوید، این تلخیص به منظور حفظ کردن به عمل آمده است. برخی گفتهاند او در آثارش چندان تحقیق و تدقیق نداشتهاست (نک: ابنقاضی شهبه، 4/56 - 57؛ ابن حجر، همانجا؛ سخاوی، 6/103). چاپی: 1. طبقات الاولیاء، کتابی است دربارهٔ طبقات صوفیه که به کوشش نورالدین شریبه در قاهره (1393ق/1973م) و بیروت (1986م) چاپ شده است؛ 2. الکلام علی سنّهٔ الجمعهٔ قبلها و بعدها. این اثر در 1314ق در هند به چاپ رسیده است؛ 3. مختصر البدر المنیر فی تخریج احادیث الشرح الکبیر یا احادیث تتعّلق باحکام مختلفهٔ المراتب، که به کوشش کمال یوسف الحوت، در بیروت (1987م) منتشر شده است. خطی: 1. الاعلام بفوائد عمدهٔ الاحکام، شرحی است بر عمدهٔ الاحکام جمّاعیلی، در 3 جلد (سخاوی، 6/101؛ حاجی خلیفه، 2/1164- 1165) که نسخی از آن در کتابخانههای ازهریه (ازهریه، 1/409)، دارالکتب مصر (خدیویه، 1/269) و چستربیتی ( آربری، شم نگهداری میشود؛ 2. اکمال التهذیب فی اسماء الرجال، اختصار و ذیلی بر تهذیب الکمال مزی، در این اثر به شخصیتهای مذکور در 6 کتاب: مسند احمد، صحیح ابن خزیمه، صحیح ابن حبان، مستدرک حاکم، سنن دارقطنی و سنن بیهقی نیز پرداخته شده است (ابن فهد، 199-200؛ سخاوی، 6/102). قسمتهایی از این کتاب در کتابخانهٔ قلیچ علی موجود است ( فهرس، 2(1)/29)؛ 3. خصائص النبی (ص)، نسخی از آن در دارالکتب مصر (همان، 2(1)/124- 125)، چستربیتی ( آربری، شم و پاریس ( دوسلان، شم نگهداری میشود که در پایان آن معجزات پیامبر اسلام را ذکر کرده و قید می کند که این اثر را در 758ق/1357م به پایان رسانیده است (نیز نک: )؛ GAL,S,II/109 4. العقد المذّهب فی طبقات حَمَلهٔ المذهب. این کتاب دربارهٔ طبقات شافعیان است و ابن ملقن در آن از طبقات اسنوی، سبکی و دیگر منابع پیشین بهره برده و مطالبی بر آنها افزوده است که از لحاظ ترتیب نواقصی دارد. در این اثر از 700 ،1شخصیت نام برده شده است و نسخههایی از آن در کتابخانههای عارف حکمت در مدینه (کحاله، 82)، دارالکتب مصر (خدیویه، 5/89)، بانکیپور ( بانکیپور، شم 774 )، برلین ( آلوارت، شم و جز آن موجود است (برای نسخ دیگر آثار خطی او، نک: ازهریه، 1/426، جم؛ سید، 1/149، جم؛ آربری، شم 3335 ، جم؛ ، TS شم 2187 ، جم؛ ، GAL,II/113-114 جم؛ ، GAL,S,II/109-110 جم). برای آثار یافت نشدهٔ وی، به ابن قاضی شهبه (4/55 - 58)، ابن حجر (5/43-44) و بغدادی (1/791-792) مراجعه شود.