آفتاب
ورود | عضویت
جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۳۴
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن لبانه

اِبْن‌ِ لَبّانه‌، ابوبکر محمد بن‌ عیسی‌ لخمی‌ دانی‌ (د 507ق‌/ 1113م‌)، ادیب‌ و شاعر عصر ملوک‌ الطوایف‌ در اندلس‌. وی‌ در دانیه‌ به‌ دنیا آمد (مراکشی‌، 149؛ ابن‌ ابار، التکملهٔ، 1/410) و نسبت‌ «دانی‌» او از همین‌ جاست‌. چون‌ مادرش‌ شیر فروش‌ بود، به‌ ابن‌ لبّانه‌ شهرت‌ یافت‌ (ابن‌ بسام‌، 3(2)/667؛ ابن‌ سعید، 2/409). وی‌ برادری‌ به‌ نام‌ عبدالعزیز داشت‌ که‌ گرچه‌ از ذوق‌ شعری‌ و قریحهٔ ادبی‌ بی‌بهره‌ نبود، تجارت‌ را پیشهٔ خود ساخت‌. ابن‌ لبانه‌ در دانیه‌ پرورش‌ یافت‌ و همینکه‌ در شاعری‌ آوازه‌ای‌ یافت‌، آن‌ را وسیلهٔ تأمین‌ معاش‌ قرار داد و پس‌ از اندکی‌، راه‌ دربار ملوک‌ الطوایف‌ را که‌ مقصد بیشتر شاعران‌ همروزگارش‌ بود، در پیش‌ گرفت‌ (ابن‌ بسام‌، مراکشی‌، همانجاها). وی‌ حدود 460ق‌ به‌ المریه‌ رفت‌ و به‌ مدح‌ معتصم‌ بن‌ صمادح‌ (حک 444- 480ق‌) پرداخت‌ و نزد او منزلتی‌ یافت‌. اما همینکه‌ ابن‌ حداد (ه م‌) شاعر معتصم‌ به‌ وزارت‌ رسید، به‌ سبب‌ خصومتی‌ که‌ با ابن‌ لبانه‌ داشت‌، معتصم‌ را برضدّ او برانگیخت‌ (مقری‌، 4/49؛ عوض‌ کریم‌، 128؛ قس‌: بستانی‌؛ فروخ‌، 5/80)، ابن‌ لبانه‌ ناچار دربار وی‌ را ترک‌ گفت‌ و به‌ بطلیوس‌ رفت‌ (ابن‌ بسام‌، 3(2)/670). در آنجا به‌ خدمت‌ متوکل‌ افطسی‌ (حک 460-487ق‌) در آمد، اما پس‌ از چندی‌ روابط بین‌ آن‌ دو نیز به‌ تیرگی‌ گیرایید و سرانجام‌ شاعر قصیده‌ای‌ در هجو یکی‌ از کارگزاران‌ متوکل‌ و قصیده‌ای‌ دیگر در طعن‌ خود او سرود و دربار وی‌ را ترک‌گفت‌ وراهی‌ قرطبه‌شد (ابن‌خاقان‌، 250؛ ابن‌بسام‌، 3(2)/671 - 673). به‌ گفتهٔ ابن‌ بسام‌ (همانجا) که‌ ابن‌ لبانه‌ را در قرطبه‌ ملاقات‌ کرده‌ بود، وی‌ از ترک‌ بطلیوس‌ ناخشنود بوده‌ است‌ (قس‌: عمادالدین‌، 2/136، ابیاتی‌ که‌ شاعر در این‌ باره‌ سروده‌ است‌). در آن‌ زمان‌ معتمد بن‌ عباد (حک 461-484ق‌) که‌ خود شاعری‌ برجسته‌ و از حامیان‌ علم‌ و ادب‌ بود، بر قرطبه‌ حکم‌ می‌راند. وی‌ ابن‌ لبانه‌ را به‌ گرمی‌ پذیرفت‌ و به‌ زودی‌ او را از جملهٔ خواص‌ و ندیمان‌ خود گردانید. شاعر که‌ پس‌ از مدتها پایگاه‌ امنی‌ یافته‌ بود، دربار وی‌ را برای‌ رفاه‌ خود مناسب‌ دید و بهترین‌ مدایح‌ خود را تقدیم‌ او کرد (ابن‌ خاقان‌، 244؛ عمادالدین‌، 2/115- 117؛ ابن‌ خلکان‌، 5/27). پس‌ از آنکه‌ اشبیلیه‌ به‌ دست‌ مرابطون‌ افتاد (484ق‌) و معتمد همراه‌ خانواده‌اش‌ به‌ زندانی‌ در اغمات‌، در نزدیکی‌ مراکش‌، منتقل‌ شد، ابن‌ لبانه‌ همچنان‌ به‌ او وفادار ماند و گه‌ گاه‌ برای‌ ملاقات‌ او راه‌ مغرب‌ را درپیش‌ می‌گرفت‌. منابع‌ فقط به‌ دو سفر او، یکی‌ در 485ق‌ و دیگری‌ در 486ق‌ اشاره‌ کرده‌اند (ابن‌ بسام‌، 3(2)/ 667 - 668؛ عمادالدین‌، 2/108، 112؛ مراکشی‌، 156؛ ابن‌ خلکان‌، 5/30- 32، 33، 34). شهرت‌ وی‌ نیز بیشتر ناشی‌ از همین‌ وفاداری‌ و مدیحه‌گویی‌ به‌ ابن‌ عباد بوده‌، چنانکه‌ او را سَمَوئل‌ِ شعراء خوانده‌اند (ابن‌ سعید، 2/409، 411). ابن‌ لبّانه‌ ظاهراً پس‌ از سقوط اشبیلیه‌ و اسارت‌ معتمد مدتی‌ دربارهای‌ امرا را رها کرده‌ و به‌ تدریس‌ اشتغال‌ ورزیده‌ است‌، چنانکه‌ در 486ق‌ در المریه‌ جمعی‌ از اهل‌ علم‌ از جمله‌ ابوعبدالله‌ ابن‌ صفار را در محضر او می‌یابیم‌ (نک: ابن‌ ابار، التکملهٔ، 1/411). اما او گویی‌ نمی‌توانست‌ از حمایت‌ درباریان‌ و امرا چشم‌ بپوشد، در 489ق‌ به‌ میورقه‌ رفت‌ و به‌ خدمت‌ ناصرالدوله‌ مبشر بن‌ سلیمان‌ درآمد و قصاید بسیاری‌ در مدح‌ او سرود که‌ البته‌ به‌ نظر برخی‌ به‌ پای‌ قصایدی‌ که‌ وی‌ در مدح‌ معتمد سروده‌، نمی‌رسد (ابن‌ خاقان‌، 248؛ مراکشی‌، 150؛ عمادالدین‌، 2/118؛ ابن‌ دحیه‌، 178؛ ابن‌ خلکان‌، 5/39؛ مقری‌، 4/259-260). وی‌ پس‌ از چندی‌ به‌ سبب‌ اختلافاتی‌ که‌ با یکی‌ از وزرای‌ امیر پیدا کرد، مجبور شد از آنجا بگریزد و به‌ بجایه‌ نزد بنی‌ حمود رود (ابن‌ خاقان‌، 248-249؛ ابن‌ سعید، 2/413؛ نیکل‌، .(163 به‌ گفتهٔ ابن‌ بسام‌ (3(2)/692) غرور و هواپرستی‌ او مایهٔ بی‌آبرویی‌ و در نتیجه‌ فرار او از میورقه‌ بوده‌ است‌. گویا در همین‌ ایام‌ بود که‌ وی‌ عزالدوله‌ پسر معتصم‌ بن‌ صمادح‌ را که‌ پس‌ از سقوط المریه‌ به‌ آنجا گریخته‌ بود، ملاقات‌ کرد (نک: ابن‌ ابار، الحلهٔ السیراء، 2/91؛ مقری‌، 3/367- 368). شاعر مدتی‌ را نیز در شهرهای‌ تلمسان‌ و وادی‌ آش‌ سپری‌ کرد و سرانجام‌ به‌ میورقه‌ بازگشت‌ و در همانجا درگذشت‌ (ابن‌ بسام‌، 3(2)/697؛ ابن‌ ابار، التکملهٔ، 1/411؛ صفدی‌، 4/297؛ فروخ‌، 5/81). آنچه‌ از اشعار ابن‌ لبانه‌ به‌ جای‌ مانده‌، عمدتاً در مدح‌ است‌، و شاعر در آنها با اغراق‌، به‌ وصف‌ رشادتها و دانش‌ و تدبیر و گشاده‌دستی‌ ممدوحین‌پرداخته‌ وبسیاری‌از جنبه‌های‌زندگی‌ دردربارملوک‌الطوایف‌ را تصویر کرده‌ است‌ (ابن‌ بسام‌، 3(2)/670 -671، 678 -680، 682). وی‌ غزل‌ نیز سروده‌ است‌ و در اینگونه‌ اشعار - که‌ البته‌ از واقع‌گرایی‌ بی‌بهره‌ نیست‌ - در قالب‌ جوان‌ عاشق‌ پیشه‌ای‌ جلوه‌ می‌کند که‌ باده‌نوشی‌ و نظربازی‌ را راه‌ و رسم‌ زندگی‌ خود ساخته‌ است‌ (نک: ابن‌ بسام‌، 3(2)/697، 700). اشعار وی‌ طبیعتاً از شعر پیشینیان‌ رنگ‌ پذیرفته‌، اما گاه‌ ویژگیهایی‌ چون‌ عنصر خیال‌ و تصویر پردازی‌های‌ قوی‌ و بدیع‌ به‌ سروده‌های‌ او لطف‌ و زیبایی‌ خاصی‌ بخشیده‌ است‌. مرثیه‌های‌ او نیز از جمله‌ آنچه‌ دربارهٔ اسارت‌ معتمد و مصیبتهای‌ او و خانواده‌اش‌ سروده‌، مخصوصاً ابیاتی‌ که‌ در آنها با غم‌ و اندوه‌، عزیمت‌ به‌ تبعیدگاه‌ و آوارگی‌ معتمد و دربه‌دری‌ فرزندان‌ او را شرح‌ داده‌ است‌، از بهترین‌ و غم‌انگیزترین‌ اشعاراو شمرده‌می‌شوند (عمادالدین‌، 2/107- 114؛ قس‌: نیکل‌، .(164-165 از جمله‌ اشعار وی‌ که‌ موردپسند برخی‌ از متقدمین‌ قرار گرفته‌، قصیده‌ای‌ است‌ که‌ مصراع‌ اول‌ تمام‌ ابیات‌ آن‌ غزل‌ و مصراع‌ دوم‌ آنها مدح‌ است‌ (نک: مراکشی‌، 150). از میان‌ سروده‌های‌ وصفی‌ او نیز به‌ ویژه‌ می‌توان‌ به‌ اشعاری‌ اشاره‌ کرد که‌ وی‌ در وصف‌ نوروز و مهرگان‌ سروده‌ است‌ (عمادالدین‌، 2/129-131؛ مراکشی‌، 153؛ قس‌: پرس‌، .(216 ابن‌ لبانه‌ از موشّح‌ سرایان‌ معروف‌ به‌ شمار می‌رود. 12 موشّحه‌ از موشحات‌ او را ابن‌ سناءالملک‌ (ص‌ 68 -70، 73-79) و ابن‌ خطیب‌ (ص‌ 59 -72) نقل‌ کرده‌اند. اشعار او از نظر تاریخی‌ نیز حائز اهمیت‌ است‌. جزئیاتی‌ که‌ وی‌ از اخبار بنی‌ عباد به‌ دست‌ داده‌، وصف‌ جنگها و رخدادهای‌ تاریخیی‌ که‌ خود شاهد آنها بوده‌، ذکر برخی‌ از آداب‌ و رسوم‌ دربار امرا از قبیل‌ جشنها و نیز جزئیاتی‌ از برخی‌ حرفه‌ها، همه‌ اطلاعاتی‌ هستند که‌ اغلب‌ جز اشعار او منبع‌ دیگری‌ برای‌ آنها یافت‌ نمی‌شود (نک: عمادالدین‌، 2/107، 108، 110، 129، 131؛ پرس‌، 288 216, 215, .(90, مقری‌ قطعاتی‌ از نثر مسجع‌ او را از کتاب‌ مفقود وی‌، نظم‌ السلوک‌ فی‌ وعظ الملوک‌، در نفح‌ الطیب‌ (3/368، 4/94-96، 215-217، 241-242) آورده‌ است‌. به‌ علاوه‌، کتابهای‌ دیگری‌ نیز با نامهای‌ الاعتماد فی‌ اخبار بنی‌ عباد، سقیط الدرر و لقیط الزهر و مناقل‌ الفتنهٔ به‌ وی‌ منسوب‌ است‌ که‌ در اخبار و مدح‌ معتمد بن‌ عباده‌ بوده‌ است‌ (صفدی‌، 4/297؛ مقری‌، 4/255؛ شکیب‌ ارسلان‌، 3/302). به‌ گفتهٔ برخی‌، اشعار او مدوّن‌ بوده‌ است‌ (ابن‌ ابار، التکملهٔ، 1/411؛ ذهبی‌، 19/373-374).

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.