آفتاب
ورود | عضویت
پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۱۵:۲۳
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن کیسان

اِبْن‌ِ کَیْسان‌، ابوالحسن‌ محمد بن‌ احمد (د 299ق‌/912م‌)، نحوی‌ و لغت‌شناس‌ بزرگ‌ بغداد. دانسته‌ نیست‌ که‌ وی‌ به‌ چه‌ سبب‌ به‌ ابن‌ کیسان‌ شهرت‌ یافته‌ است‌. آیا «کیسان‌» که‌ به‌ قول‌ ابن‌ ندیم‌ (ص‌ 89) در یکی‌ از لهجه‌های‌ عرب‌، به‌ معنی‌ غدر و حیله‌ است‌، لقب‌ پدر وی‌ بوده‌ یا به‌ قول‌ یاقوت‌ (17/137) لقب‌ جدّش‌ (دربارهٔ این‌ لفظ و اطلاق‌ آن‌ بر نیا یا پدر او، نک: یاقوت‌، همانجا؛ ابن‌ انباری‌، 162؛ خطیب‌، 1/335؛ قفطی‌، 3/57). از تاریخ‌ و محل‌ ولادت‌ وی‌ نیز اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. تنها می‌دانیم‌ که‌ در بغداد می‌زیسته‌ و نحو را نزد دو قطب‌ مکتب‌ کوفه‌ و بصره‌، ثعلب‌ و مبرّد، آموخته‌ است‌. از این‌رو بیشتر شرح‌ حال‌ نویسان‌، وی‌ را بصری‌ - کوفی‌ خوانده‌اند (سیرافی‌، 108؛ زبیدی‌، 153؛ قفطی‌، یاقوت‌، ابن‌ انباری‌، همانجاها). گویا وی‌ با هوشمندی‌ بسیار توانست‌ با این‌ دو استاد که‌ در زمینهٔ زبان‌ و نحو با یکدیگر سخت‌ در معارضه‌ بودند، پیوندی‌ تنگاتنگ‌ برقرار کند. در روایت‌ جالب‌ توجه‌ یغموری‌ (ص‌ 327- 328) می‌بینیم‌ که‌ ابن‌ کیسان‌ چگونه‌ از مجلس‌ این‌ استاد به‌ مجلس‌ آن‌ استاد می‌رفته‌ و هجویّه‌هایی‌ را که‌ آن‌ دو رقیب‌ برضد یکدیگر می‌سرودند، برایشان‌ نقل‌ می‌کرده‌، اما او خود جانب‌ هیچ‌یک‌ را نمی‌گرفته‌ است‌ (قس‌: قفطی‌، 3/58). با اینهمه‌ بعید نیست‌ که‌ وی‌ نحو را نخست‌ نزد ثعلب‌ آموخته‌ باشد، زیرا چنانکه‌ از ایضاح‌ زجاجی‌ (ص‌ 79) برمی‌آید، وی‌ و ابن‌ خیاط و ابن‌ شُقَیر نخست‌ بر مکتب‌ کوفیان‌ استناد می‌کردند و سپس‌ چون‌ «علم‌ بصریان‌ را آموختند، آن‌ علم‌ را با علم‌ کوفی‌ به‌ هم‌ آمیختند». شاید بتوان‌ از این‌ روایت‌ چنین‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ وی‌ پیش‌ از رسیدن‌ به‌ خدمت‌ مبرّد بصری‌، در خدمت‌ ثعلب‌ کوفی‌ بوده‌ است‌. نویسندگان‌ کهن‌ در گرایش‌ نحوی‌ وی‌ نظر واحدی‌ ابراز نداشته‌اند. سیرافی‌ (همانجا) وی‌ را از اصحاب‌ مبرد (یعنی‌ پیرو مکتب‌ بصره‌) معرفی‌ کرده‌ و پس‌ از مبرد، او و زجاج‌ را از بزرگ‌ترین‌ نحوشناسان‌ دانسته‌ است‌. زبیدی‌ (همانجا) نیز او را به‌ مکتب‌ بصره‌، متمایل‌تر می‌داند (نیز نک: یاقوت‌، همانجا؛ یمانی‌، 289؛ فیروزآبادی‌، 202). حال‌ آنکه‌ زجاجی‌ (همانجا) او را کوفی‌ خوانده‌ و زبیدی‌ وی‌ را در دسته‌بندی‌ علما، در شمار اصحاب‌ ثعلب‌ و در طبقهٔ ششم‌ نهاده‌ است‌ (ص‌ 151، 153؛ نیز نک: مخزومی‌، 80)، اما اغلب‌ منابع‌ او را از جمله‌ نحویانی‌ می‌دانند که‌ دو مکتب‌ را به‌ هم‌ آمیختند (ابن‌ ندیم‌، همانجا؛ قفطی‌، 3/57). شاید به‌ همین‌ دلیل‌، محققان‌ معاصر وی‌ را پایه‌گذار مکتب‌ بغداد دانسته‌ و از او به‌ عنوان‌ نمایندهٔ آن‌ مکتب‌ التقاطی‌ یاد کرده‌اند (ضیف‌، 248؛ مخزومی‌، 83؛ بستانی‌، 2/286؛ مبارک‌، 288؛ محمود، 181 به‌ بعد). از سوی‌ دیگر، بسیاری‌ از معاصران‌ معتقدند که‌ مکتب‌ بغداد آنچنانکه‌ پنداشته‌اند، «مکتبی‌» نبوده‌ است‌ و شاید این‌ عنوان‌ خود، ساختهٔ ذهن‌ نحویان‌ سده‌های‌ بعد از ابن‌ کیسان‌ بوده‌ است‌ (دربارهٔ این‌ موضوع‌، نک: ه د، ابن‌ قتیبه‌). به‌ هر حال‌ وی‌ با هوشمندی‌ و زیرکی‌ بسیار توانست‌ در طریق‌ دو مکتب‌ گام‌ زند و هیچ‌یک‌ را از سر تعصب‌ نسبت‌ به‌ دیگری‌، فرو نگذارد (قفطی‌، 3/58) و چنان‌ شهرتی‌ کسب‌ کند که‌ ابن‌ مجاهد، شیخ‌ قرّاءِ بغداد، وی‌ را از مبرد و ثعلب‌ نیز در نحو داناتر داند (ابن‌ انباری‌، همانجا). غور و بررسی‌ در آراءِ دو گروه‌ کوفی‌ و بصری‌، وی‌ را چنان‌ به‌ اختلاف‌ میان‌ آنان‌ آگاه‌ کرد که‌ توانست‌ کتاب‌ المسائل‌ علی‌ مذهب‌ النحویین‌ مما اختلف‌ فیه‌ البصریون‌ و الکوفیون‌ را بنویسد. پیش‌ از او ثعلب‌ نیز کتابی‌ با عنوان‌ اختلاف‌ النحویین‌ نوشته‌ بوده‌ و اینک‌ مقایسه‌ میان‌ عناوین‌ دو کتاب‌، این‌ امر را آشکار می‌سازد که‌ ثعلب‌، از اختلاف‌ میان‌ نحویان‌ سخن‌ می‌گوید، اما به‌ «مکتبی‌» اشاره‌ ندارد، حال‌ آنکه‌ در عنوان‌ کتاب‌ ابن‌ کیسان‌، اختلاف‌ میان‌ دو مکتب‌ کوفه‌ و بصره‌ تجزیه‌ شده‌ و ظاهراً این‌ نخستین‌بار است‌ که‌ لفظ «کوفی‌» در این‌ باب‌ به‌ کار رفته‌ است‌. پیش‌ از او، مبرد نیز که‌ شارح‌ بزرگ‌ الکتاب‌ سیبویه‌ است‌، مکرر از بصریان‌ نام‌ برده‌، اما به‌ کوفیان‌ اشاره‌ نکرده‌ است‌ (فلایش‌، 19 ؛ I/14, III/820-821 , 2 EI). اطلاعات‌ ما از زندگی‌ و شیوهٔ کار ابن‌ کیسان‌ سخت‌ ناقص‌ است‌. یاقوت‌ (17/139-140) در قطعه‌ای‌ دلنشین‌ از قول‌ ابوحیان‌ توحیدی‌، روایاتی‌ آورده‌ است‌ که‌ جوانبی‌ چند از زندگی‌ وی‌ را بر ما آشکار می‌سازد: وی‌ با صراحت‌ می‌گوید که‌ مجلسی‌ همانند مجلس‌ درس‌ ابن‌ کیسان‌ که‌ گونه‌های‌ مختلف‌ علوم‌ در آن‌ جلوه‌گر است‌ و فایده‌های‌ بسیار دارد، ندیده‌ است‌. سپس‌ گوید: ابن‌ کیسان‌ ابتدا مجلس‌ درس‌ خود را با قرآن‌ آغاز می‌کرد، آنگاه‌ به‌ ذکر احادیث‌ نبوی‌ می‌پرداخت‌ و هنگامی‌ که‌ خبری‌ غریب‌ یا لفظی‌ شاذ بر او خوانده‌ می‌شد، آن‌ را تبیین‌ می‌کرد. در آغاز و انجام‌ روز نیز «مجالسات‌» ثعلب‌ را نزد وی‌ می‌خواندند. از مجالس‌ درس‌ وی‌ آنچنان‌ استقبال‌ می‌شد که‌ گفته‌اند بر درِ مسجد وی‌، حدود 100 مرکب‌ بسته‌ می‌شد که‌ بیشتر از آن‌ِ بزرگان‌، کاتبان‌، اشراف‌ و اعیان‌ بود. با اینهمه‌ وی‌ ثروتمندان‌ نیکو جامه‌ را که‌ با خدمهٔ خویش‌ به‌ مجلس‌ می‌آمدند با آن‌ ژنده‌پوشان‌ بی‌نوا، به‌ یک‌ چشم‌ می‌نگریست‌. گیرایی‌ مجلس‌ وی‌ چندان‌ بود که‌ صابی‌ بی‌اختیار می‌گوید: این‌ مرد از پریان‌ است‌ که‌ اینک‌ به‌ شکل‌ آدمیزاد در آمده‌ است‌، سپس‌ 4 بیت‌ از او نقل‌ می‌کند (یاقوت‌، 17/140-141). ابوحیان‌ (3/6) که‌ گویی‌ شیفتهٔ ابن‌ کیسان‌ بوده‌، در فضیلت‌ او چنین‌ نقل‌ می‌کند که‌ بر درِ خانهٔ او نوشته‌ بودند «در آیید و بخورید». آنچه‌ ما در آثار ابوحیان‌ یافته‌ایم‌ از همین‌ یک‌ عبارت‌ کوتاه‌ در نمی‌گذرد و متأسفانه‌ روایت‌ مفصل‌ یاقوت‌ دچار چنان‌ تناقضاتی‌ است‌ که‌ خود نیز آنها را دریافته‌ است‌. تردیدی‌ نیست‌ که‌ این‌ امر موجب‌ ضعف‌ روایت‌ می‌گردد: وی‌ (17/141) اولاً اشاره‌ می‌کند که‌ ابوحیان‌ (د ح‌ 414ق‌) نمی‌توانسته‌ است‌ در مجلس‌ ابن‌ کیسان‌ که‌ صدو چند سال‌ پیش‌ از وی‌ می‌زیسته‌، حضور یافته‌ باشد. دوم‌ آنکه‌ حضور صابی‌ نیز در مجلس‌ وی‌ دچار اشکال‌ زمانی‌ است‌ (ظاهراً منظور از صابی‌ همان‌ ابواسحاق‌ ابراهیم‌ بن‌ هلال‌: 313-384ق‌، از منشیان‌ و کاتبان‌ معروف‌ بغداد در دولت‌ آل‌ بویه‌ است‌). بدین‌سان‌ روایت‌ زیبایی‌ که‌ ما از احوال‌ ابن‌ کیسان‌ در دست‌ داریم‌، دچار ضعف‌ می‌گردد. روایاتی‌ که‌ بر هوشمندی‌ و حاضر جوابی‌ او دلالت‌ می‌کند، در میان‌ منابع‌ فراوان‌ است‌. مثلاً قاضی‌ اسماعیل‌ سخت‌ شیفتهٔ قیاس‌ سازیهای‌ او در نحو بود، به‌ همین‌ سبب‌ روزهای‌ جمعه‌ بعد از نماز ظهر در جامع‌ منصور بغداد با وی‌ مجلسی‌ تشکیل‌ می‌داده‌ است‌ (قفطی‌، همانجا). مثال‌ جالب‌ دیگر مجالسی‌ است‌ که‌ وی‌ با مبرد و ثعلب‌ داشته‌ و زجاجی‌ در مجالس‌ العلماء خویش‌ به‌ تفصیل‌ آنها را آورده‌ است‌ (ص‌ 134- 137، 218-226، 276، 281، 318، 321). گویا وی‌ به‌ الکتاب‌ سیبویه‌، عنایتی‌ خاص‌ داشت‌ و آن‌ را شایستهٔ مقام‌ و شهرتی‌ که‌ یافته‌ بود، می‌دانست‌، اما لازم‌ می‌دید که‌ کتاب‌ شرح‌ و تفسیر شود (نک: بغدادی‌، 1/179). خود او نیز زمانی‌، الکتاب‌ را تدریس‌ می‌کرد (نک: یاقوت‌، 18/32)، اما دانسته‌ نیست‌ که‌ وی‌ از چه‌ زمان‌، از تدریس‌ آن‌ سر باز زده‌ است‌، زیرا هنگامی‌ که‌ ابوبکر مَبْرَمان‌ به‌ قصد خواندن‌ الکتاب‌ نزد ابن‌ کیسان‌ رفت‌، او از تدریس‌ آن‌ امتناع‌ کرده‌، وی‌ را به‌ خدمت‌ زجاج‌ راه‌ نمود (زبیدی‌، همانجا). از شاگردان‌ وی‌ بجز زجاجی‌ ( الایضاح‌، همانجا) و ابوبکر شیبانی‌ معروف‌ به‌ الجعد، کسی‌ را نمی‌شناسیم‌ (ابن‌ انباری‌، 213). نظر فلایش‌ ( 2 EI، همانجا) که‌ محمد بن‌ بحر رهنی‌ را از شاگردان‌ او برشمرده‌، ظاهراً صحیح‌ به‌ نظر نمی‌رسد. در تاریخ‌ مرگ‌ وی‌ اختلاف‌ است‌. زبیدی‌ (همانجا) و ابن‌ انباری‌ (ص‌ 162) مرگ‌ وی‌ را 8 ذیقعدهٔ 299 و در زمان‌ خلافت‌ المقتدر بالله‌ دانسته‌اند. با اینکه‌ قفطی‌ (3/59) آن‌ را تأیید می‌کند، اما می‌گوید زبیدی‌ این‌ تاریخ‌ را غلط می‌داند؛ گرچه‌ این‌ روایت‌ در طبقات‌ وی‌ دیده‌ نشد. سالی‌ که‌ یاقوت‌ (17/141) پیشنهاد کرده‌، با سنوات‌ بالا تفاوت‌ فاحش‌ دارد. وی‌ به‌ نقل‌ از تاریخ‌ ابوغالب‌ مغربی‌، وفات‌ ابن‌ کیسان‌ را در 320ق‌ دانسته‌ است‌ (نیز نک: صفدی‌، 2/31). آثار: ابن‌ کیسان‌ در چند زمینه‌، آثاری‌ از خود به‌ جای‌ گذاشته‌ که‌ سزگین‌ IX/159-160) آنها را برحسب‌ موضوع‌ تقسیم‌بندی‌ کرده‌ است‌: 11 کتاب‌ در نحو (شم 3، 5، 7، 8، 9، 12، 13، 14، 18، 20 و 21)؛ 9 اثر در ادب‌ (شم 4، 6، 10، 11، 16، 19، 22، 24 و 26)؛ 4 کتاب‌ در علوم‌ قرآنی‌ (شم 15، 17، 23 و 25) و 2 کتاب‌ در باب‌ شعر (شم 1 و 2). الف‌ - چاپی‌: 1. تلقیب‌ القوافی‌ و تلقیب‌ حرکتها. این‌ کتاب‌ 3 بار به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌: در مجموعهٔ جرزهٔ الحاطب‌ و تحفهٔ الطالب‌، به‌ کوشش‌ رایت‌، 1852م‌؛ در «رسائل‌ عربی‌1»، لیدن‌، 1859م‌ و در مجلهٔ الجامعهٔ المستنصریهٔ، به‌ کوشش‌ ابراهیم‌ سامرایی‌ در بغداد (1971م‌، شم 2)؛ 2. شرح‌ السبع‌ الطوال‌، که‌ ابن‌ انباری‌ (ص‌ 162) بدان‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ و از آن‌ تنها شرح‌ معلقهٔ امرؤالقیس‌، طرفه‌، لبید، عمرو بن‌ کلثوم‌ و حارث‌ بن‌ حلّزه‌ موجود است‌ ( آلوارت‌، شم 7440 ، .(GAL,S,I/35 از میان‌ آنها شرح‌ معلقهٔ عمروبن‌ کلثوم‌ به‌ کوشش‌ شلوسینگر2 در مجلهٔ «آشورشناسی‌3»، شم 16، نیز در قاهره‌ (1980م‌) به‌ کوشش‌ محمد ابراهیم‌ بنّا انتشار یافته‌ است‌. برنشتاین‌4 نیز شرح‌ معلقهٔ امرؤالقیس‌ را در مجلهٔ «آشورشناسی‌»، شم 29 به‌ چاپ‌ رسانیده‌ است‌؛ 3. الموفّقی‌ فی‌ النحو. این‌ کتاب‌ که‌ ظاهراً به‌ خواهش‌ ابن‌ حسان‌ و برای‌ الموفق‌ بالله‌ (د 278ق‌/891م‌) تدارک‌ دیده‌ شده‌، رساله‌ای‌ است‌ در صرف‌ و نحو (ابن‌ کیسان‌، 106). این‌ اثر به‌ کوشش‌ عبدالحسین‌ فتلی‌ و هاشم‌ طه‌ شلاش‌، در مجلهٔ المورد، بغداد، 1975م‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. ب‌ - خطی‌: 4. الفرق‌ بین‌ السین‌ و الصاد. ظاهراً بخش‌ بسیار کوچکی‌ از آن‌ در کتابخانهٔ کقوشلار موجود است‌ )؛ GAS,IX/160) 5. کتاب‌ المسائل‌ علی‌ مذهب‌ النحویین‌ مما اختلف‌ فیه‌ البصریون‌ و الکوفیون‌ (ابن‌ ندیم‌، همانجا؛ یاقوت‌، 17/139) یا نحو اختلاف‌ البصریین‌ و الکوفیین‌ (قفطی‌، همانجا) که‌ این‌ عنوان‌ ظاهراً مغلوط است‌، اما حاجی‌ خلیفه‌ (2/1455) آن‌ را کتاب‌ ما اختلف‌ البصریون‌ و الکوفیون‌ فیه‌ معرفی‌ می‌کند، ظاهراً بخشی‌ از این‌ اثر در کتاب‌ مسائل‌ فی‌ العطف‌ علی‌ عاملین‌ آمده‌ است‌ )؛ GAS,IX/159) 6. ظاهراً ابن‌ کیسان‌ را کتابی‌ بوده‌ است‌ به‌ نام‌ مصابیح‌ الکتاب‌ (یاقوت‌، همانجا؛ صفدی‌، 2/31-32)، اما آربری‌ (شم به‌ کتابی‌ به‌ نام‌ المصابیح‌ فی‌ تفسیر القرآن‌ العظیم‌ از او اشاره‌ کرده‌ است‌ .(GAS,I/48) پلا5 در انتساب‌ این‌ کتاب‌ به‌ ابن‌ کیسان‌ تردید کرده‌ و آن‌ را اثر ابوالقاسم‌ مغربی‌ شیعی‌ دانسته‌ است‌ (نک: S,389-390 , 2 EI؛ قس‌: زرکلی‌، 5/308، حاشیهٔ 2). با توجه‌ به‌ اینکه‌ ابن‌ کیسان‌ در زمینهٔ قرآن‌ و ادب‌ آثاری‌ داشته‌ و نیز در الکتاب‌ سیبویه‌ صاحب‌ نظر بوده‌ است‌ (بغدادی‌، همانجا)، ناچار در قرائت‌ و معنی‌ «کتاب‌» تردید می‌کنیم‌؛ 7. المهذب‌ فی‌ النحو. تنها نسخه‌ای‌ که‌ از آن‌ به‌ دست‌ آمده‌، در کتابخانهٔ محمد عطیه‌ کهربایی‌، در قاهره‌ است‌ (نک: فتلی‌، 104؛ IX/159 .(GAS, آثار یافت‌ نشده‌: 8. امالی‌. ظاهراً یکی‌ از منابعی‌ که‌ مورد استفادهٔ زجاجی‌ در نگارش‌ اشتقاق‌ اسماءالله‌ قرار گرفته‌ بود، همانا امالی‌ ابن‌ کیسان‌ بوده‌ است‌، اما در منابعی‌ که‌ در دسترس‌ ما قرار داشت‌، نامی‌ از این‌ اثر نیافتیم‌ (زجاجی‌، اشتقاق‌، 80؛ نیز نک: مبارک‌، 289؛ ، GAS همانجا)؛ 9. البرهان‌؛ 10. التصاریف‌؛ 11. حد الفاعل‌ و المفعول‌ به‌؛ 12. الحقائق‌؛ 13. الشاذانی‌ فی‌ النحو (ابن‌ ندیم‌، 89)؛ 14. علل‌ النحو (حاجی‌ خلیفه‌، 2/1160)؛ 15. غریب‌ الحدیث‌، که‌ حدود 400 ورق‌ بوده‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، همانجا)؛ 16. غلط ادب‌ الکاتب‌ (یاقوت‌، همانجا؛ IX/156 )؛ GAS, 17. القراءات‌ (ابن‌ ندیم‌، همانجا)؛ 18. الکافی‌ فی‌ النحو )؛ GAS,IX/159) 19. اللامات‌ (یاقوت‌، همانجا)؛ 20. المختار (ابن‌ ندیم‌، همانجا) یا المختار فی‌ علل‌ النحو که‌ به‌ گفتهٔ یاقوت‌ (همانجا) 3 جلد یا بیشتر بوده‌ است‌؛ 21. مختصر النحو (ابن‌ ندیم‌، همانجا) یا مختصر فی‌ النحو (یاقوت‌، همانجا)؛ 22. المذکر و المؤنث‌ (ابن‌ ندیم‌، همانجا)؛ 23. معانی‌ القرآن‌ که‌ به‌ العشرات‌ نیز معروف‌ بوده‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 37)؛ 24. معانی‌ المقصور و الممدود (ابن‌ ندیم‌، 89)؛ 25. الوقف‌ و الابتداء (ابن‌ ندیم‌، 38)؛ 26. کتاب‌ الهجاء (ابن‌ ندیم‌، 89) یا الهجاء و الخط (یاقوت‌، همانجا).

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.