اِبْنِ فُلَیْته، ابوالعباس شهابالدین احمد بن محمد، مشهور به ابن فلیته یا ابن قلیته (د 731ق/1331م)، شاعر و کاتب. دربارهٔ زندگی وی جز این نمیدانیم که در دورهٔ حکومت سلسلهٔ رسولی در یمن میزیسته و چندی در دربار الملک المجاهد سیفالدین علی بن داوود (حک 721- 764ق)، منصب کتابت دیوان انشا را برعهده داشته است و در اشعار خویش علی بن داوود و بزرگان دربار وی را ستوده است (حبشی، مراجع، 146). دیوان اشعار وی که نسخهای از آن در صنعا موجود است (همانجا) و حبشی آن را یکی از مآخذ تاریخ یمن شمرده، شامل دو بخش است: بخش نخست به اشعار فصیح وی اختصاص یافته و بخش دوم که مؤلف خود آن را «سوق الفواکه و نزههٔ المتفاکه» نامیده، مجموعهای است از اشعار عامیانه موسوم به شعر حُمینی. احتمالاً وی جزو نخستین کسانی است که به سرودن اینگونه شعر پرداخته و به همین جهت برخی وی را واضع شعر حمینی پنداشتهاند، حال آنکه از شعر عامیانهٔ یمنی، آثاری در شعر اعشی همدان، شاعر سدهٔ اول ق، نیز برجای مانده است (نک: شامی، 216، 217). افزون بر این، اثر دیگری با عنوان نزههٔ الاعیان و جلاء القلوب من الاحزان (سید، فهرس، 1/540 - 541؛ الفهرس التمهیدی، 316) از وی در دست است. اما آنچه مبهم به نظر میرسد، انتساب کتابی با عنوان رشد اللبیب الی معاشرهٔ الحبیب به اوست. این کتاب که نسخههایی از آن در بیشتر کتابخانههای جهان موجود است (نک: مرکزی، 11/2315؛ سید، خطی، 1/436، «نوادر المخطوطات فی مکتبهٔ طلعت»، 216؛ عواد، 76؛ خدیویه، 4/256- 257؛ ازهریه، 5/129؛ الفهرس التمهیدی، 287؛ ششن، 82؛ پرچ، شم 2038 ؛ براون، شم 477 ؛ براون، ذیل، شم، 692 ؛ آربری، شم 3088 ؛ ، TS شم 8726 7195, GAL,S,I/415-416; )، GAL,I/265; در 14 باب تألیف شده و سراسر در آداب عشق ورزی است و مشحون از حکایتها و سرودههایی است در این باره. مؤلف در این کتاب با لحنی بیپرده و بیآزرم از پوشیدهترین جنبههای زندگی سخن گفته است، اما اشارات وی به اشخاص و نیز اشعار شاعران از حدود سدهٔ 5ق فراتر نرفته است. وی در این کتاب اشعاری از امرؤالقیس، جریر، فرزدق، بشار، ابونواس، ابوتمام، ابن رومی، ابن حجاج و ابوالعلاء معری و دیگران و نیز حکایتهایی دربارهٔ اصمعی، خلیل بن احمد، حماد عجرد، عمروبن عبید، مسیلمه و مأمون خلیفه عباسی نقل کردهاست و گاه مطالبخویش را به حدیث و یا روایتی از پیامبر اکرم(ص)، علی بن ابی طالب(ع) و سلمان فارسی آراسته است و افزون بر اینها در موارد بسیار از اشعار خویش شاهد آورده است (نک: ابن فلیته، جم). این کتاب را ظاهراً نخستین بار حاجی خلیفه (1/904) به ابن فلیته نسبت داده، اما وی تاریخ درگذشت او را 231ق دانسته و بروکلمان (همانجا) نیز در این امر از وی پیروی کرده است. با این حال، صرفنظر از برخی نشانهها، از جمله سبک نوشته، وجود اشعاری از ابن حجاج (د 391ق) در این کتاب نشان میدهد که تاریخ 231ق به هیچ روی درست نیست و بعید نیست که در ثبت تاریخ مرگ وی عدد 7 به 2 تصحیف شده باشد و اگر این کتاب را تألیف دورانی کهنتر از سدهٔ 8ق بدانیم، آنگاه بایستی دربارهٔ ابن فلیتهٔ دیگری در تاریخ ادبیات عرب به تحقیق پرداخت، اما تا آنجا که ما اطلاع داریم در مآخذ کهن کسی از ابن فلیته سخن نگفته است. از سوی دیگر، عنوان آثار دیگر ابن فلیته، با این کتاب چندان بیمناسبت نیست. از عنوان دو کتاب دیگر وی میتوان پنداشت که او مردی شوخ طبع و خوشگذران بوده است. بیشتر محققان انتساب این کتاب را به ابن فلیته مسلم میدانند، اما عواد (همانجا) آن را به محمد بن استبغا الارغونی نسبت داده است. با این حال ارائه نظر قطعی مؤلف و نیز تاریخ تألیف کتاب، به تحقیق بیشتری نیاز دارد. اگر تاریخ دقیق تألیف کتاب معین گردد، آنگاه بررسی آن برای روشن شدن برخی از جنبههای زندگی مردم در روزگار مؤلف و نیز ذوق و سلیقهٔ آنان در باب برخی از امور زندگی دارای اهمیت بسیار است. حبشی ( مصادر، 323) اثر دیگری به نام تحفهٔ المطالع و بغیهٔ المخالع نیز به ابن فلیته نسبت داده است که اکنون در دست نیست.