اِبْنِ فَتْحون، ابوبکر محمد بن خلف بن سلیمان (د 519 یا 520ق /1125 یا 1126م)، عالم تاریخدان اندلسی و مؤلف آثاری در شناخت صحابه. وی در اوریوله از توابع مُرسیه زاده شد. پدر و جدش هر دو از محدثین بودند و او از ابتدا از آن دو حدیث آموخت (ابن ابار، 104)، سپس نزد استادان دیگر آموزش یافت و بیش از همه از ابوعلی صدفی و ابوبکر ابن حیدره استفاده کرد. ابن ابار وی را یکی از مشاهیر و مفاخر شرق اندلس دانسته است (ص 104- 105؛ نیز نک: ابن بشکوال، 2/547). ابن فتحون همچنین در اسکندریه و شهرهای دیگر از کسانی چون ابومحمد رِشاطی، ابوعبداللهخَولانی، ابوبکرابن عربی، ابوالحسن انماطی و ابوبکر طَرطوشی اجازهٔ روایت دریافت کرد (ابن ابار، همانجا). ابن فتحون شاگردان و راویان متعددی داشت که از آن جمله ابوعمرو ابن صَفّار، عبدالله بن ابی بکر ابن عربی و خلف بن عبدالملک انصاری شهرتبیشتری دارند. پسرش ابوالقاسم و همچنین ابنعیاض، ابن دباغ و ابن بشوال نیز از او اجازهٔ روایت گرفتهاند (ابن خیر، 216؛ ابن ابار، 105-106؛ قس: ابن بشکوال، همانجا). وقتی یکی از مشایخ وی که قاضی القضاهٔ بود، از او خواست تا منصب قضای شهر دانیه را بپذیرد، از قبول آن امتناع ورزیده شبانه از شهر گریخت و مدتی را پنهانی بسر برد تا سرانجام از او صرف نظر کردند. ابن فتحون سرانجام در همان مرسیه درگذشت (نک: ابن بشکوال، همانجا). در منابع 3 اثر به او نسبت داده شده است: 1. تذییل صحابهٔ ابن عمر ابن عبدالبر، که ذیلی بر الاستیعاب فی معرفهٔ الا´صحاب ابن عبدالبر (ه م) است (ابن خیر، ابن بشکوال، همانجاها). این اثر در سراسر الاصابهٔ (1/2، 3، 24، جم) مورد استفادهٔ ابن حجر قرار گرفته است؛ 2. التنبیه علی اوهام ابی عمر (ضبی، 63؛ قس: ابن بشکوال، همانجا)، که در آن خطاهای ابن عبدالبر را در الاستیعاب بر شمرده است؛ 3. اصلاح اوهام المعجم لابن قانع. ابن فتحون در این اثر به تصحیح خطاهای ابن قنع در معجم الصحابهٔ پرداخته است (نک: ابن بشکوال، همانجا).