اِبْنِ عُیَیْنه، ابومحمد سفیان بن عیینهٔ بن میمون هلالی (107- 198ق/725-814م)، محدث و فقیه کوفی. نسبت هلالی او مربوط به رابطهٔ ولاء با بنی هلال بن عامر است (ابن سعد، 5/497). سفیان در کوفه زاده شد (ابن حبان، 149) و از دوران کودکی به فراگیری علم روی آورد. ابن عیینه همراه پدرش که از کارگزاران خالد بن عبدالله قسری بود، درپی عزل خالد در 114ق/732م رهسپار مکه شد (ابن سعد، همانجا؛ بسوی، 1/186). وی در 126ق به کوفه بازگشت (همو، 1/188). او سفری نیز به بغداد داشته و در 150 و 152ق به یمن رفته است (ابن سعد، همانجا؛ خطیب، 9/174). ابن عیینه بیش از 80 تن از بزرگان تابعین را درک نموده (نک: خطیب، همانجا) و از آنها حدیث شنیده است که از آن میان مالک بن انس، ایوب سختیانی، ابان بن تغلب، ثور بن یزید حمصی، جابربن یزید جُعفی، حمید بن قیس اعرج، عبدالله ابن کثیر مکی، عاصم بن بهدله، ابوالزناد، عبدالله بن شُبُرمه، عبدالملک ابن عبدالعزیز بن جُریج، ابن مقحَیصِن سهمی، محمد بن سائب کلبی، ابن ابی لیلی و محمد بن مسلم زهری شایان ذکرند (نک: مزی، 11/178- 183). وی را از اصحاب امام صادق(ع) نیز دانستهاند (برقی، 41؛ طوسی، 212). ابن عیینه را یکی از آگاهترین محدثان به حدیث اهل حجاز و به ویژه به احادیث مربوط به تفسیر شمردهاند (ابن ابی حاتم، 32-33). افراد بسیاری نیز از او حدیث شنیدهاند که از مشاهیر آنان سفیان ثوری، عبدالله بن مبارک، محمد بن ادریس شافعی، احمد بن حنبل، علی بن مدینی، یحیی بن معین، سعید بن منصور، احمد بن منیع بغوی، اسحاق بن راهویه، حسن بن صالح بن حی، حسن بن محمد زعفرانی، حماد بن زید، زبیر بن بکار، ابوبکر بن ابی شیبه، عبدالرزاق صنعانی، عثمان بن محمد بن ابی شیبه، ابونعیم فضل بن دکین، محمد بن عمر واقدی و نعیم بن حماد مروزی را میتوان نام برد (نک: احمد بن حنبل، 1/25؛ شافعی، 8؛ سعید بن منصور، 1/54؛ ابن ابی شیبه، 1/35؛ واقدی، 3/1113، جم؛ مزی، 11/183- 188). ابن عیینه مورد وثوق رجالیان و محدثان بوده و روایات او در صحاح سته و غیر آن وارد شده است (به عنوان مثال، نک: بخاری، 1/211؛ مسلم، 2/1483؛ ابوداوود، 4/35؛ ترمذی، 4/151؛ نسائی، 7/140؛ ابن ماجه، 2/734)؛ با این حال در منابع گاه کم دقتیهایی چون تدلیس در اسانید (ذهبی، 2/170) و تلخیص متون (جاحظ، 1/154؛ ابن قتیبه، 507) به وی نسبت داده شده است. از نظر مذهب ابن ندیم (ص 226، 227) او را زیدی میشمارد. وی در جرح و تعدیل راویان، صاحب نظر بوده و ابن ابی حاتم (ص 35-49) او را فردی نقاد به شمار آورده و برخی نظرات وی را در امر جرح و تعدیل ذکر نموده است. وی به عنوان زاهدی حکیم شناخته شده و بسیاری کلمات حکیمانه از او نقل شده است (مثلاً ابونعیم، 7/270- 304). ابن عیینه در سال آخر عمر خود به مکه رفت و سرانجام در 91 سالگی در آنجا درگذشت و در کوه حجون به خاک سپرده شد (ابن سعد، 5/498؛ ابن حبان، 149). مقبرهای به نام وی در استانبول وجود دارد که دلیلی بر صحت انتساب آن به وی در دست نیست (ایشلی، .(99-95 آثار: عجلی (ص 195) و ابن ندیم (ص 282) تصریح کردهاند که از او اثری شناخته نشده است؛ بنابراین آثاری چون جوابات القرآن (نک: ابن ندیم، 37) که برای او ذکر کردهاند، احتمالاً توسط دیگران تدوین شده است. همچنین ابن ندیم (هعمانجا) از تفسیری که به او نسبت داده شده، یاد کرده و سیوطی در الدر المنثور (1/65، جم) و به گفتهٔ سرگین، ثعلبی در الکشفوالبیان از تفسیراو استفادهکردهاند (نک: .(GAS,I/96 نجاشی (ص 190) نیز نوشته که وی «نسخه»ای را از امام صادق(ع) روایت کرده است. همچنین مجموعههایی پراکنده از احادیث گردآوری شدهٔ ابن عیینه به صورت خطی در کتابخانهٔ ظاهریه موجود است (نک: فهرس...، 18، 22، جم؛ ، GAS همانجا).