آفتاب
ورود | عضویت
شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۵
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

دائره المعارف بزرگ اسلامی

جلد یکم (آب - آل داوود)

جلد دوم (آل رشید - ابن ازرق)

جلد سوم (ابن ازرق - ابن سیرین)

جلد چهارم (ابن سینا - ابن میسر)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد ششم (ابوعزه - احمدبن عبدالملک بن شهید)

جلد هفتم (احمد بن علویه - ازبک خان)

جلد هشتم (ازبکستان - اشبیلیه)

جلد نهم (اشتب - البیره)

جلد دهم (البیری - باباطاهر)

جلد یازدهم (بابافرج تبریزی - برماوی)

جلد دوازدهم (برمکیان - بوسنوی)

ابن عنبه

اِبْن‌ِ عِنَبه‌، سیدجمال‌الدین‌ احمدبن‌ علی‌بن‌ حسین‌حسنی‌ حسینی‌ (ح‌ 748- 828ق‌/1347-1424م‌)، مورخ‌ و نسب‌شناس‌ شیعی‌. نسب‌ وی‌ چنانکه‌ خود نوشته‌ است‌، با 20 واسطه‌ به‌ امام‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌(ع‌) می‌رسد، ابن‌ عنبه‌ از اعقاب‌ عبدالله‌ محض‌ به‌ شمار می‌رود، از این‌ رو تبار «حسنی‌ - حسینی‌» دارد، زیرا از طریق‌ پدر به‌ امام‌ حسن‌(ع‌) و از طریق‌ مادر به‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) نسب‌ می‌برد و به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ ابن‌ عنبه‌ را گاه‌ حسنی‌ (کیا گیلانی‌، 55) و گاه‌ حسینی‌ (قمی‌، هدیهٔ...، 84) خوانده‌اند. همچنین‌ ابن‌ عنبه‌ را داوودی‌ نیز نامیده‌اند، زیرا محمد بن‌ داوود بن‌ موسی‌ ثانی‌ یکی‌ از نیاکان‌ وی‌ بود (کیا گیلانی‌، همانجا؛ قمی‌، الفوائد الرضویهٔ، 21). شهرت‌ وی‌ به‌ ابن‌ عنبه‌ از آن‌ روست‌ که‌ نیایش‌ «عنبهٔ اصغر» نام‌ داشت‌ که‌ به‌ نوبهٔ خود از اعقاب‌ عنبهٔ بن‌ محمد وارد (عنبهٔ اکبر) بود (ابن‌ عنبه‌، عمدهٔ الطالب‌، چاپی‌، 130). با اینهمه‌ به‌ نقل‌ مدرس‌ (8/127) برخی‌ او را به‌ نادرست‌ ابن‌ عنبه‌، ابن‌ عتبه‌ و ابن‌ عقبه‌ نامیده‌اند. عنبهٔ اکبر، جد قبیله‌ای‌ از اشراف‌ بنی‌ الحسن‌ بود که‌ در عراق‌ و پیرامون‌ حله‌ می‌زیستند (زبیدی‌، 1/400). ابن‌ عنبه‌ احتمالاً در حِلّه‌ زاده‌ شد و از آغاز جوانی‌ در زُمرهٔ شاگردان‌ ابوعبدالله‌ محمد بن‌ قاسم‌ بن‌ معیه‌ دیباجی‌ (د 776ق‌/ 1374م‌)، نسب‌شناسی‌ آموخت‌ و از ملازمان‌ و خاصان‌ استاد شد. ابن‌ عنبه‌ در دوران‌ آموزش‌ از کتابها و استادان‌ متعددی‌ بهره‌ برد، اما بی‌گمان‌ بیشترین‌ توشهٔ علمی‌ را از آثار ابن‌ معیه‌ بگرفت‌ (ابن‌ عنبه‌، همان‌، 169، 170، 272،/ 368). چنانکه‌ از احوال‌ او برمی‌آید، پس‌ از مرگ‌ ابن‌ معیه‌، وی‌ به‌ سیر و سیاحت‌ پرداخت‌ و به‌ اصفهان‌ و هرات‌ و سمرقند و مکه‌ و مذار (در دشت‌ میشان‌) سفر کرد و از بسیاری‌ نسب‌شناسان‌ سود برد (همان‌، 21، 38، 81، 150، 151، 273، 277، 351). ابن‌ عنبه‌ در طبقهٔ شهید اول‌ قرار دارد و هر دو از طریق‌ ابن‌ معیه‌ از علامهٔ حلی‌ روایت‌ کرده‌اند (امین‌، 3/40). آثار: آثار بازمانده‌ و یا منسوب‌ به‌ ابن‌ عنبه‌ جملگی‌ در زمینه‌ نسب‌شناسی‌ است‌ و از ارزش‌ و اعتبار والایی‌ برخوردار است‌. مهم‌ترین‌ اثر او عمدهٔ الطالب‌ فی‌ انساب‌ آل‌ ابی‌ طالب‌ است‌. ابن‌ عتبه‌ این‌ اثر را 3 بار در حجمهای‌ مختلف‌ تحریر کرده‌ است‌. تحریر نخست‌ که‌ از همه‌ مفصل‌تر، ولی‌ نامنظم‌ است‌، احتمالاً در 802ق‌ انجام‌ یافته‌ و به‌ امیر تیمور گورکان‌ تقدیم‌ شده‌، و به‌ همین‌ مناسبت‌ به‌ عمدهٔ الطالب‌ تیموری‌ شهرت‌ یافته‌ است‌. مؤلف‌ در آغاز کتاب‌ تصریح‌ می‌کند که‌ مطالب‌ آن‌ را به‌ طور عمده‌ از کتاب‌ مختصر استادش‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ علی‌ بن‌ صوفی‌، و کتابی‌ دیگر از شیخ‌ ابوالنصر سهل‌ بن‌ عبدالله‌ بخاری‌ گرفته‌ و نکاتی‌ نیز از سایر منابع‌ بدانها افزوده‌ است‌ ( عمدهٔ الطالب‌، خطی‌، 4). تحریر دوم‌ به‌ عمدهٔ الطالب‌ جلالی‌ معروف‌ است‌ و مؤلف‌ آن‌ را در 812ق‌ با گزینش‌ حدود دو سوم‌ از تحریر نخستین‌ و تنظیم‌ آن‌ در 3 باب‌ وتقسیم‌ هرباب‌ به‌ چندفصل‌ و افزودن‌مقدمه‌ای‌، برای‌ جلال‌الدین‌ حسن‌ بن‌ علی‌ بن‌ حسن‌ بن‌ محمد حسینی‌ تدوین‌ کرده‌ است‌ ( عمدهٔ الطالب‌، چاپی‌، 18-19). ابن‌ عنبه‌ تحریر سوم‌ را برای‌ سلطان‌ شریف‌ محمد بن‌ فلاح‌ مشعشعی‌، جدّ سادات‌ حاکم‌ حویزه‌ تهیّه‌ کرده‌ و در 10 صفر 827 از آن‌ فراغت‌ یافته‌ است‌ (آقابزرگ‌، 15/337-339). مرعشی‌ نجفی‌ این‌ 3 را کبری‌، وسطی‌ و صغری‌ نام‌ نهاده‌ است‌ (ص‌ 43). نسخه‌های‌ خطی‌ عمدهٔ الطالب‌ تیموری‌ در کتابخانه‌های‌ مرعشی‌ (همانجا)، دانشگاه‌ تهران‌ (مرکزی‌، 2/630)، جامع‌ کبیر صنعا (فهرس‌، 615) و حکیم‌ (نجف‌، 1/45-46) موجود است‌. عمدهٔ الطالب‌ جلالی‌ در 1318ق‌/1900م‌ در بمبئی‌ و در 1358ق‌/1939م‌ در نجف‌ و در 1380ق‌/1961م‌ در همانجا و به‌ کوشش‌ محمد حسن‌ آل‌ طالقانی‌ چاپ‌ شده‌ است‌. به‌ گفتهٔ آقا بزرگ‌ (15/339) نسخه‌ای‌ از عمدهٔ الطالب‌ مشعشعی‌ که‌ آغاز و پایان‌ ندارد، در کتابخانهٔ شیخ‌ علی‌ آل‌ کاشف‌ الغطاء در نجف‌ موجود است‌. ابن‌ عنبه‌ در دیباچهٔ دو تحریر نخست‌ گوید این‌ کتاب‌ را از آن‌ رو نوشته‌ است‌ که‌ گروهی‌ در تبارنامهٔ آل‌ ابی‌ طالب‌ تردید کرده‌اند ( عمدهٔ الطالب‌، خطی‌، 4، عمدهٔ الطالب‌، چاپی‌، 18). وی‌ در عمدهٔ الطالب‌ جلالی‌ پس‌ از یک‌ دیباچه‌ در مقدمه‌ای‌ مفصل‌ نیاکان‌ حضرت‌ ابراهیم‌(ع‌) و سپس‌ فرزندانش‌ را تا ابوطالب‌ بر می‌شمرد و سپس‌ از فرزندان‌ ابوطالب‌: عقیل‌، جعفر و علی‌(ع‌) یاد می‌کند و طی‌ فصولی‌ فرزندان‌ اینان‌ را به‌ اختصار می‌آورد. در نهایت‌ با تفصیل‌ بیشتری‌ نسل‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌(ع‌) را از طریق‌ فرزندانش‌: حسن‌(ع‌)، حسین‌(ع‌)، محمد حنیفه‌، عباس‌ و عمر اطرف‌ در 5 فصل‌ بیان‌ می‌کند. در این‌ گزارش‌ِ نسب‌شناسانه‌ اطلاعات‌ کوتاه‌، اما مفیدی‌ از چگونگی‌ گسترش‌ تیرهٔ علویان‌ در سرزمینها و محل‌ سکونت‌ ایشان‌ آمده‌ است‌ که‌ برای‌ تاریخ‌ نگاران‌ راهنمای‌ خوبی‌ است‌. در پایان‌ کتاب‌ اصطلاحات‌ نسب‌شناسی‌ آمده‌ که‌ معلوم‌ نیست‌ از خود مؤلف‌ باشد. مورخان‌ و محدثان‌ متأخر همچون‌ کیا گیلانی‌ در سراج‌ الانساب‌، حر عاملی‌ در امل‌ الا¸مل‌ و مجلسی‌ در بحار الانوار از کتاب‌ عمدهٔ الطالب‌ بسیار بهره‌ برده‌اند. کتاب‌ دیگر ابن‌ عنبه‌ الفصول‌ الفخریهٔ فی‌ اصول‌ البریهٔ، به‌ زبان‌ فارسی‌ است‌ که‌ در 1346ش‌ به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ حسینی‌ محدث‌ ارموی‌ در تهران‌ چاپ‌ شد. این‌ کتاب‌ دارای‌ یک‌ مقدمه‌ و 3 فصل‌ است‌، عنوان‌ مقدمه‌ «در بیان‌ منشأ نسل‌» است‌. طی‌ این‌ کتاب‌، تبار بشر از آدم‌ تا نوح‌ به‌ اختصار بیان‌ شده‌ است‌، سپس‌ فرزندان‌ نوح‌ با گستردگی‌ بیشتر و طبقه‌بندی‌ روشن‌تری‌ دنبال‌ شده‌ و اعقاب‌ هر یک‌ از فرزندان‌ نوح‌، به‌ ویژه‌ پادشاهان‌ منطقهٔ بین‌النهرین‌ و ایران‌ و جاهای‌ دیگر ذکر گردیده‌اند. دامنهٔ این‌ نسب‌ شناسی‌ به‌ قبایل‌ عرب‌ و اجداد و نیاکان‌ پیامبر کشیده‌ شده‌ و به‌ ابوطالب‌ پیوند می‌یابد و در نهایت‌ فرزندان‌ ابوطالب‌ به‌ سبک‌ و سیاق‌ عمدهٔ الطالب‌ جلالی‌ بررسی‌ و مرتب‌ شده‌اند. وی‌ در این‌ کتاب‌ گاه‌ به‌ نقد آراء دیگران‌ پرداخته‌ است‌ (ص‌ 189). شباهت‌ این‌ کتاب‌ به‌ عمدهٔ الطالب‌ جلالی‌ چنان‌ است‌ که‌ برخی‌ آن‌ را ترجمهٔ کتاب‌ اخیر دانسته‌اند. ابن‌ عنبه‌ این‌ کتاب‌ را برای‌ فخرالدین‌ حسن‌ بن‌ شمس‌الدین‌ محمد، از نوادگان‌ امام‌ زین‌العابدین‌ (ع‌) که‌ از عالمان‌ سبزوار بود، نوشت‌ (ص‌ 3، 4). آثار دیگر ابن‌ عنبه‌ که‌ نسخه‌های‌ خطی‌ آنها در دست‌ است‌، از این‌ قرارند: بحرالانساب‌ فی‌ نسب‌ بنی‌ هاشم‌ (عربی‌)، که‌ در آستان‌ قدس‌ (آستان‌، 76)، دارالکتب‌ مصر (خدیویه‌، 5/17)، معهد المخطوطات‌ العربیهٔ (وکیل‌، 2(4)/59) و کتابخانهٔ حکیم‌ در نجف‌ (نجف‌، 2/196) وجود دارد؛ التحفهٔ الجمالیهٔ فی‌ انساب‌ الطالبیهٔ (فارسی‌)، که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانهٔ مرعشی‌ قم‌ موجود است‌ (مرعشی‌، 43). زرکلی‌ (1/177) از کتابی‌ خطی‌ به‌ نام‌ رسالهٔ فی‌ اصول‌ شجرهٔ السادهٔ آل‌ ابی‌ علوی‌، تألیف‌ وی‌ نیز نام‌ می‌برد. آقابزرگ‌ (2/376) کتاب‌ دیگری‌ تحت‌ عنوان‌ انساب‌ آل‌ ابی‌ طالب‌ به‌ ابن‌ عنبه‌ نسبت‌ داده‌ و احتمال‌ داده‌ که‌ این‌ کتاب‌ ترجمهٔ عمدهٔ الطالب‌ با تغییراتی‌ اندک‌ است‌. مذهب‌ ابن‌ عنبه‌ محل‌ تأمل‌ است‌. برخی‌ در شیعی‌ بودنش‌ تردید کرده‌اند (دوانی‌، 4/324). چنین‌ تردیدی‌ روا نمی‌نماید، اما امامی‌ بودن‌ وی‌ قطعی‌ به‌ نظر نمی‌آید. برخی‌ او را زیدی‌ دانسته‌اند (اعلمی‌، 3/199)، آنچه‌ این‌ احتمال‌ را تقویت‌ می‌کند، برخی‌ اشارات‌ و تعبیرات‌ اوست‌. مثلاً در بارهٔ امام‌ دوازدهم‌ (ع‌) می‌گوید: «ثانی‌ عشر الائمهٔ عند الامامیهٔ و هو القائم‌ المنتظر عندهم‌» ( عمدهٔ الطالب‌، چاپی‌، 199) و مهم‌تر از آن‌ در دیباچهٔ عمدهٔ الطالب‌ تیموری‌ (ص‌ 5 -6)، آنجا که‌ از اوصاف‌ امیر تیمور سخن‌ می‌گوید، او را بدین‌ عبارت‌ می‌ستاید: «... صاحب‌ الملکات‌ العلیهٔ و الانباء النبویهٔ، و الفصاحهٔ الصدیقیهٔ، و الحصانهٔ الفاروقیهٔ و السماحهٔ النوریهٔ، و الحماسهٔ المرتضویهٔ...». با اینهمه‌ شیعی‌ امام‌ بودن‌ او محتمل‌تر و پذیرفتنی‌تر می‌نماید. به‌ ویژه‌ که‌ او شاگرد و داماد ابن‌ معیهٔ شیعی‌ بود و بخش‌ نخستین‌ زندگیش‌ را در خدمت‌ او به‌ سر برد و از چشمهٔ فکری‌ و اعتقادی‌ و معنوی‌ او سیراب‌ گشت‌ و همواره‌ به‌ استاد وفادار ماند.

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.