اِبْنِ عَبْدُالدائِم، ابوالعباس احمد بن عبدالدائم بن نعمهٔ بن احمد مقدسی فندقی (575 - 668ق/1179-1270م)، ملقب به زینالدین، محدّث و فقیه حنبلی و ناسخ. وی در شام در منطقهٔ فندق الشیوخِ نابلس متولد شد و برای استماع حدیث و فراگیری فقه از بزرگان سفرهای متعدّدی کرد. از جمله در دمشق از یحیی بن محمود ثقفی و ابومحمد عبدالرحمان خِرَقی، در بغداد از مشایخی همچون ابوالفرج ابن جوزی و ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن کلیب و در مصر از ابوالقاسم هبهٔالله بن علی بوصیری حدیث شنید (یونینی، 2/436؛ ابن رافع، منتخب، 29-30). وی همچنین از ابوالفضل طوسی معروف به خطیب موصل، ابوالفتح ابن شاتیل و نصرالله قزّاز اجازهٔ روایت دریافت کرد (ابن شاکر، 1/81) و از ابن صدقهٔ حرانی صحیح مسلم را شنید، و از موفقالدین فقه آموخت (یونینی، 2/437؛ ذهبی، 3/318). جمع کثیری از سرزمینهای مختلف برای استماع حدیث به سوی او شتافتند و کسان بسیاری از او حدیث فراگرفته و روایت کردهاند که از آن میان ابن فرح اشبیلی، قطبالدین یونینی، ابن تیمیه، نجمالدین ابن صصری، تقیالدین ابن دقیق العید و شرفالدین دمیاطی قابل ذکرند (یونینی، 2/436؛ همو، وفیات، 1/220، 387، 410، 431؛ صفدی، 7/35، 286؛ برای اطلاع از نام دیگر راویان او (نک: ابن رافع، وفیات، جم؛ صفدی، همانجا). ابن عبدالدائم بسیار تند مینوشت و دارای خطی نیکو بود و رسالههای پراکنده و کتابهای بزرگ بسیار از جمله تاریخ دمشق ابن عساکر را به خط خود نوشت (ذهبی، یونینی، همانجاها؛ صفدی، 100). گفته شده که او با یک نظر به صفحه آن را مینوشت، از این رو در نوشتههایش اغلاط زیادی به چشم میخورد و فاقد دقت لازم بود (صفدی، همانجا). در اواخر عمر پس از 50 سال استنساخ کتب و 60 سال آموختن حدیث، ناتوان و نابینا گشت و در دمشق وفات یافت و در سفح قاسیون دفن شد (ابن شاکر، 1/81، 82؛ یونینی، همانجا). آثار: به گفتهٔ ابن رجب (2/279) وی مشیخهای برای خود استخراج کرده و نیز تاریخی برای خود گردآورده بود. نسخهای از مشیحهٔ او در دست است (سید، فهرس، 2(2)/142). از وی کتابی به نام فاکههٔ المجالس و فکاههٔ المجالس نیز برجای مانده که گلچینی از تاریخ دمشق ابن عساکر است. مؤلف در این گزینش بیشتر جنبهٔ ادبی را در نظر داشته است. نسخهای از این اثر به خط مؤلف در آکسفورد و دو نسخهٔ دیگر در کتابخانهٔ لالهلی ترکیه و خزانهٔ المجمع العلمی دمشق موجود است (منجد، 104؛ سید، خطی، 1/504؛ مجلّهٔ معهد، 1(1)/95).