مکان این نمایشنامه 'ساموئل بکت 'ناکجا آبادی است خشک و بی برکه فقط یک درخت در آن به چشم میخورد .زمان نمایش نیز دم دمای زوال خورشید است . شخصیتهای نمایش دو آواره خانه به دوش هستند که منتظرند شخصی به نام 'گودو ' از راه برسد و آنها را از وضع فلاکت بار ـ که همانا انتظار است ـ نجات دهد .این دو انسان در به در گویا مظهر کل بشریتاند .هر دو هم زار و درماندهاند هم نیرومند و پر جنب و جوش, هم بزدل و ترسو هم جسور و متهور, گاه با یک دیگر قهرند و گاه آشتی .اما همه اینها گویی مشغولیتی است تا زندگیشان بگذرد ...