'ماکسیم گورکی' این نمایشنامه را در سال 1902 و با این قصد نوشت تا زندگی پوچ و نفرتانگیز لایههایی از اجتماع خود را به تصویر بکشد. از این رو وی زندگی افراد پست و فرومایهی اجتماع خود را ترسیم میکند و اشخاصی همچون میخاییل ایوانود, مالک خانه و دخمهای را به صحنه میآورد که به اشخاص بیخانمان کرایه میدهد. در مقدمهی کتاب تصریح شده است: 'آن چه این نمایشنامه مرا بیش از هر چیز دیگری حایز اهمیت ساخته توصیف دقیق گورکی از راز و نیازها, امید و آرزوها, شیوهی زندگی و خشم و یاس آدمهای اعماق اجتماعی است, که همچون افرادی که در سطح اجتماعی زندگی میکنند از این که رویاهایشان به واقعیت میپیوندد یا نه در تردید و تزلزلاند'.