در این مجموعه بیست لطیفه از 'بهلول' جمع آمده که نمونه ای از آن نقل می شود: 'بهلول یکی از اقوام هارون الرشید بود و به واسطه همین نسبت خویشاوندی با خلیفه رفت و آمد داشت, روزی خلیفه به اتفاق بهلول که عموزاده او بود به حمام رفت, خلیفه در حمام میل به مزاح نمود. به همین جهت از روی شوخی از بهلول پرسید: اگر من غلام بودم چه قدر ارزش داشتم بهلول در جواب خلیفه گفت: پنجاه دینار. خلیفه از سخن بهلول به رنج آمد و با عصبانیت گفت: دیوانه تنها این لنگی که به خودم بسته ام پنجاه دینار ارزش دارد, این چه قیمتی است که روی من می گذاری بهلول لبخند زد و گفت: من هم فقط همین لنگ تو را قیمت کردم والا خلیفه که ارزشی ندارد!!'.