مولف کتاب کوشش نموده تا با طرح اندیشههای انسان گرایانه و انسان مدار در طول سدههای گذشته, تعاریف و تلقی این اندیشهها را از دو مفهوم 'خدا 'و 'دین 'بررسی نماید') .اومانیسم جنبشی فلسفی و ادبی است که در نیمه دوم قرن چهاردهم در ایتالیا پدید آمد و به کشورهای دیگر اروپا کشانده شد .این جنبش یکی از عوامل فرهنگ جدید به شمار میآید . اومانیسم ارزش یا مقام انسان را ارج مینهد و او را میزان همه چیز میشناسد ;به عبارت دیگر, سرشت انسانی و حدود و علایق طبیعت آدمی را موضوع قرار میدهد .اومانیسم در معنای ابتداییاش که مفهومی تاریخی است, جنبه اساسی و زیربنایی رنسانس به شمار میآید ;همان جنبهای که متفکران از آن طریق تفسیر انسان و کمال انسانی را در جهان طبیعت و تاریخ جستجو کردند .اصطلاح اومانیسم در این معنا از 'اومانیتاس 'مشتق شده است' .اومانیتاس 'در زمان 'سیسرون 'و 'وارو 'به معنای تعلیم مطالبی بود که یونانیان آن را 'پایدیا '(فرهنگ) مینامیدند .('...در بخش نخست کتاب رابطه اومانیسم غربی با خداشناسی در آرای اندیشمندان و فلاسفه غربی بررسی و تحلیل میشود .افزون بر آن, نقدی بر الهیات دیالکتیک اومانیسم مدرن درج میگردد .بخش دوم کتاب نیز متضمن نظری اجمالی به انسان گرایی در اسلام است که در دو موضوع 'انسان محوری در متون اسلامی 'و 'اومانیسم اسلامی در آثار مستشرفان 'ذکر میگردد .فهرست اصطلاحات و فهرست اسامی در انتهای کتاب آمده است .