ماجرای داستان از آن جا آغاز میشود که عده کثیری برای مراسم عید((سن مدار)) در میدان((سنت ژنویو)) گرد هم آمده بودند .در این هنگام, جوانی با مسلک پروتستان از بارانی قریبالوقوع خبر میدهد .چند تن از حاضران که نمیخواستند عیششان منغص شود از این خبر برآشفتند و جوان را به ارتداد متهم کردند و او را با خشم و غضب در رودخانهای غرق ساختند .در پی آن بارانی شدید باریدن گرفت و سیلاب از هر جانب سرازیر شد .باران همچنان تا چهل روز ادامه یافت, زیرا((وقتی در روز عید سن مدار باران ببارد تا چهل روز قطع نخواهد شد)), و بدین ترتیب .....فضای داستان مربوط به نیمه دوم قرن شانزدهم است و واقعه آن نیز در کشور فرانسه رخ میدهد .