نگارنده با نگاهی به پیشینه تاریخی قدرتیابی چین, جایگاه چین در نظام بینالملل را بررسی و ارزیابی میکند .مباحث کتاب در دو((بهره)) :((قدرتیابی چین از دو دیدگاه)) و ((نظام بینالملل و رهبری در چین)) و چهار بخش تنظیم شده است .در بخش نخست(((رنگ باختن ایدئولوژی یا ایدئولوژی زدایی از سیاست در دهه 1980و نیمه اول دهه )))1990 این مباحث مطرح میشود :((ایدئولوژی و ماهیت آن)), ((مارکسیسم ـ لنینیسم ـ مائوئیسم به عنوان ایدئولوژی جمهوری خلق چین)) و ((ایدئولوژی و سیاست خارجی چین)) .بخش دوم(اصلاحات سیستم اقتصادی و اتخاذ خط مشی درهای باز از سال 1978تا 1996) شامل سه فصل است :((سیستم اقتصادی و تحولات آن در دوران مائو)), ((تحولات اقتصادی در دوران دنگ شیائوپنگ, تحول از اقتصاد سوسیالیستی به اقتصاد مبتنی بر بازار)) و ((راهبرد اقتصادی چین و ادغام آن در سیستم بینالمللی)) .بخش سوم(((رهبری در چین))) این عناوین را در بردارد :((رهبری و قدرت ملی :مفاهیم نظری)), ((ساختار حکومت در چین و نقش رهبران)) و ((رهبری و نقش آن در جهتگیری سیاستهای داخلی و خارجی)) .آخرین بخش کتاب(((نظام بینالملل و چین))) از دو مبحث تشکیل شده است :((تاثیر نظام بینالملل بعد از جنگ دوم جهانی در جهتگیری چین)) و ((نظام بینالملل در دهه 1980و جایگاه چین در نظام جدید بینالملل)) .فهرست منابع فارسی و لاتین در بخش پایانی کتاب آمده است .