کتاب, متضمن چهار مقاله از 'جورج لوکاچ '( 1885ـ 1971) درباره رمان, به ویژه نقد جامعهشناسی آثار بالزاک ـ عمدتا دو رمان 'دهقانان 'و 'آرزوهای بر باد رفته 'ـ است که افزون بر آن در پیشگفتار به ویژگیهای رئالیستی رمانهای برجسته قرن نوزدهم به خصوص رمانهای بالزاک اشاره میشود .مقاله دیگر مربوط به نقدی است که بالزاک بر آثار 'استندال 'نوشته است .همچنین مقاله چهارم در بزرگداشت صدمین سالگرد تولد امیل زولا است .نویسنده در پیشگفتار کتاب یادآور میشود' :هیچ کس به ژرفی بالزاک, عذابهایی را که گذار به تولید سرمایهداری برای همه قشرهای مردم در پی داشته و تباهی معنوی و اخلاقی عمیقی را که این تحول ضرورتا به همه اقشار جامعه تحمیل کرده, احساس نکرده است .در عین حال بالزاک نه فقط ضرورت اجتماعی این دگرگونی, بلکه حقیقت تاریخی ماهیت ـ در مجموع ـ مترقی آن را نیز دریافته است .بالزاک کوشید تا این تضاد موجود در دل جهان زیسته خویش را به زور در نظامی وارد کند که پایه و اساس آن را سلطنت طلبی کاتولیکی تشکیل میداد و با نوعی خیال پردازی محافظهکارانه به سبک انگلیسی تزیین شده بود .'لوکاچ درباره رمان 'دهقانان 'نیز خاطر نشان میکند' :قصد بالزاک در این رمان, که مهمترین اثری است که در اواخر زندگی منتشر کرده, توصیف تراژدی زمین داری بزرگ اشرافی و در حال مرگ بوده است .این رمان به صورت اساس و پایه سلسله آثاری در نظر گرفته شده که در آنها بالزاک فروپاشی فرهنگ اشرافی فرانسه را در پی پیشرفتهای سرمایهداری توصیف میکند .'لوکاچ همچنین در خصوص رمان 'آرزوهای بر باد رفته 'معتقد است که بالزاک در اوج نویسندگی خود (1843) 'نوعی جدید از رمان را میآفریند که برای تمامی تحول سده نوزدهم اهمیتی اساسی مییابد : نوع رمان آرمانزدایی, نوع رمانی که در آن نشان داده میشود که اندیشههای نادرست اشخاص درباره جهان...چه گونه در برخورد با نیروی ویرانگر زندگی سرمایهداری, الزاما درهم میشکنند .'...