مولف در این کتاب بر آن است, نشان دهد چگونه نظریهها و نگرشهای انسانشناسی فرهنگی میتواند به صورت مثبت بر اداره تجارت جهانی تاثیر گذارد .مباحث این کتاب به معرفی بازرگانی آمریکاییها اختصاص دارد' .نویسنده, عموما فرد بازرگان را یک شهروند آمریکایی معرفی میکند و ضمن بررسی موضوعهای مطرح در بازرگانی بینالمللی در رابطه با فرد بازرگان, جامعه و فرهنگ آمریکا را بررسی میکند و نسبت به آن لحن و بیانی انتقادی نیز دارد .از جمله این باور است که فرد آمریکایی تا زمانی که میپندارد از فرهنگ ویژه و انحصاری در جهان برخودار است, در عرصه تجارت جهانی (و بسیاری از عرصههای دیگر) ناکام و ناموفق خواهد بود, زیرا هر گونه تلاش و کوشش او با مشکل ناتوانی در برقراری ارتباط مواجه میشود و بالطبع وقتی ارتباطی برقرار نگردد, معامله و مبادلهای هم در عرصه تجارت صورت نخواهد گرفت .'نگارنده در بخش نخست کتاب ذیل مبحث 'انسانشناسی فرهنگی و تجارت جهانی 'ضمن تبیین ارتباط این دو مقوله, ضرورتهای شناخت بیشتر محیط فرهنگی را یادآور میشود .در بخش دوم تاثیر فرهنگ بر جریانهای زیستی توضیح داده میشود و جهان شمولیهای فرهنگ در نظامهای اقتصادی, خانوادگی, آموزشی و کنترل اجتماعی نشان داده میشود . در انتهای این بخش تحلیلی از قوممداری یا فرهنگ محوری مردم آمریکا فراهم میآید .در دو بخش بعدی ضرورت برقرار ارتباط میان فرهنگها از بعد زبانی (کلامی) و غیر کلامی بررسی و ارزیابی میگردد .در پایان نیز نحوه سنجش و مقایسه ارزشهای فرهنگی در موضوعاتی چون :فردگرایی, گروهگرایی, کار و کوشش, جوانگرایی و رقابت بیان میشود .