نگارنده در نخستین شماره از این مجموعه، پس از تعریف هنر سنتی، تقابل سنت و مدرنیته و هنر اسلامی را تبیین کرده، چنین نتیجه میگیرد: 'امر قدس در ساحت هنر، مبدأ تجلی اثر هنری است و هنر به مثابهی امر معنوی (که هنر اسلامی نیز در شمول آن قرار میگیرد) ذات و ماهیتی قدسی دارد. اثر هنری، صورت امر قدسی است که محسوس شده است. زمان و مکان وقوع و تحقق اثر هنری و مختصات هنرمندی که به واسطهی او اثر هنری ایجاد میشود، تعیینکننده است. اگر هنر به معنای اصیل آن در اثر هنری ظهور پیدا کند، پس ضرورتی منشأ این ظهور بوده است که نیاز معنوی بشر، علت پیدایی آن ضرورت در زمان حاضر بوده! محقق و ظهور صور اصیل هنری بی شک از پی پاسخگویی به نیاز انسان امروز است و هنرمند معاصر واسطهی چنین تحققی است و رسالتی پیامبرگونه و رهاییبخش بر عهدهی او قرار گرفته است. هنر اسلامی و اسلام به معنای تجلی خداوند در روحی که قابلیت دیدار او را پیدا کرده است، تجلی خلاقیت خداوند در روحی که قابلیت دیدار او را پیدا کرده است، تجلی خلاقیت الهی در انسان است'.