این مجموعه پس از سخنی دربارهی 'هرمان هسه' و آثارش، دربرگیرندهی 14 داستان کوتاه از اوست با برخی از این عناوین: گورزاد، بازی سایهها، رویای زیبا، خواب نیلبک، شاعر، جنگلی، خبری عجیب از ستارهای دیگر، فالدوم، راه دشوار و نقاش. که نویسنده در قصههای اولینش مثل گورزاد (1904) و سایهبازی (1906) حال اشخاص حساس و شاعر منشی را وصف میکند که به دست کوتاهبینان و بد اندیشان نابود میشوند. مسالهی اساسی در همهی نوشتههای 'هسه' این است که آیا فردی شاعرمنش که بیش از خود او نمایندهی هنرمند است، موفق خواهد شد هنگامی که شرایط اجتماعی با هنر و انسانیت ناسازگارند به آن چه حق اوست دست یابد یا نه. هسه در معدودی از قصههای خود مثل رویای زیبا (1912)، شاعر (1913)، خواب لبک (19014)، جنگلنشین (1917) و نقاش (1918) حال جوانانی را وصف میکند که سرکشی میکنند و در تلاشاند و توانایی خود را در حد انسانهایی هنرمند به کمال، آشکار میسازند، اما حتی وقتی بعد از رنج بسیار و آموزش پرمشقت، به موفقیت دست یافتند تنها میمانند: نه همسری، نه فرزندی و نه مال و مکنتی. شاعر کاملا منزوی است و جز سرودن شعر، چیزی که دلش را راضی کند نمییابد. بعضی از زیباترین قصههایش مانند 'رویای خدایان' (1914) 'خبری عجیب از کرهای دیگر' (1915) حاوی انتقادی پرشور از درندهخویی و شرایطی است که موجب ایجاد خشونت و ستیز میشود. قصهی فالدوم (1916) نمایانده است که در آن شرایط خاصی، توانمندی رشد جوامع انسانی را افزایش میدهند یا به عکس، مردم را به سمت وحشیگری پیش میرانند. به طور کلی، قصههای هسه که از سال 1900 تا 1933 نوشته شدهاند، هم سفرنامهی معنوی شخص اویند و هم شرح ستیزههایی که در این سالها اروپا را به هم ریخت'.