این داستان دربارهی پنج پسر و یک دختر است که گروهی به نام رفقا را تشکیل دادهاند. آنها هر بار درگیر ماجراهای جالبی میشوند. این بار، یکی از رفقا به نام تیدو به اتفاق ماری بر اثر یک تصادف با پسری به نام مارک آشنا میشوند که اتفاقا بسیار پولدار است. مادر مارک از آنها دعوت میکند تا تعطیلات سال نو را در کنار مارک و در ملک شخصی آنان بگذارند. ماری اولین کسی است متوجه چیزهای عجیب و غریبی درخانهی مارک میشود و رفقا را باخبر میسازد. سرانجام پس از جشن سال نو رفقا با سماجت و تلاش فراوان، از حوادثی که در اطرافشان رخ داده باخبر میشوند.