'دستهای آلوده' نمایشی از یک زندگی تشکیلاتی و حزبی است که در آن اعضای حزب باید چندان به حزب و اهدافش وفادار باشند که دستوراتش را بدون چون و چرا اجرا کنند؛ حتی اگر آن را بر خلاف میل درونی و احساسات و عواطف شخصی خود ببینند در واقع برای وارد شدن به تشکیلات حزبی و سیاسی، آدم باید تمامی شیوهها و روشهای زندگی غیر حزبی خود را کنار بگذارد و سراپا مطیع بیچون و چرای اهداف و مصلحتهای حزب باشد. ایمان به حزب، باید به حد نهایتش ذهن و رفتار و عملکرد اعضاء را تحت سیطرهی خود بگیرد. هیچ عذری برای شانه خالی کردن از فرمان حزبی پذیرفته نیست و کسی که در اجرای دستور حزب، کوچکترین اما و اگری بیاورد، خائن محسوب شده و باید از بین برود...'.