این سروده مصور و رنگی درباره موش کوری است که در همسایگی چند میمون زندگی میکند. او در روزها به خاطر سر و صدای میمونها نمیتوانداستراحت کند. به همین دلیل از آن جا میرود و در مزرعهای زندگی میکند. ولی در آن جا هم از دست گاو مزرعه آسایش ندارد. در پی آن, موش کور به لانه قبلیاش برمیگردد و با میمونها صحبت میکند و آنها قول میدهند که روزها زیاد سر و صدا نکنند و آرامش او را بر هم نزنند.