این کتاب خاطرات خانم توران میرهادی است. او که اکنون خود مادربزرگ است و در سنین کهولت به سر میبرد خاطرات پنجاه سال زندگی مادر آلمانی تبار خود را در ایران مرور میکند. در این خاطرات که به صورت گفتوگو تنظیم شده, نویسنده تلاش کرده وجوه مختلف شخصیت و تواناییها و پشتکار مادرش را در مقابله با سختیها و اهتمام او به رشد و تربیت فرزندان و نوههایش, با هدف انتقال تجربیات تربیتی نسل گذشته به نسل نو بازگو کند, در عین حال این خاطرات تصویری از شیوه زندگی مردم طبقات متوسط و تحصیل کرده ایران در نیمه اول قرن حاضر است. خاطرات در هفده فصل تدوین شده و هرفصل به خاطرات دوران مشخص یا موضوع خاصی از شیوه زندگی و تربیتی مادر نویسنده در آلمان, در سالهای پایانی جنگ جهانی اول که پدر مشغول تحصیل بوده, آغاز میشود؛ سپس از مسافرت پدر و مادر به ایران و مسافرتهای بعدی آنها به آلمان و بازگشت مجدد به ایران و اقامت و زندگی در ایران سخن میرود. فصلهای بعدی شامل این مطالب است: مراقبت و بهداشت و درمان فرزندان؛ ساختن چند خانه بزرگ و کوچک با مدیریت و طراحی مادر؛ تلاش مادر برای حفظ هویت ایرانی و زبان فارسی فرزندان؛ نقش مادر در علاقهمند کردن فرزندان به هنر؛ رابطه مادر با دوستان فرزندانش؛ انتقال عاطفه و قوه عشق به فرزندان؛ حوادث مهم دوران زندگی مادر؛ مرگ برادر نویسنده و نحوه برخورد مادر با مرگ فرزندش؛ درباره نسل سوم (نوههای مادر) و ارتباط مادر با آنها؛ هنرمندیها و تواناییهای مادر؛ مواجهه مادر با بیماری سر طان و نحوه پذیرش آن؛ فوت مادر؛ نقش و حضور پدر در زندگی؛ تواناییها و تخصصهای پدر و کار های مهم او در دوران زندگی. در صفحات پایانی عکسهایی از پدر و مادر نویسنده در سنین مختلف چاپ شده است.