ماجرای((لول و.اشتاین)) از لحظهای آغاز میشود که آخرین شرکت کنندگان در مجلس رقص در کازینوی شهرداری((تی .بیچ)) قدم به سالن میگذراند .صحنههای خاطرهانگیز این سالن تاثیری عمیق بر((لول)) میگذارد .اما او سرانجام ازدواج میکند و زادگاهش را ترک میگوید, بچهدار میشود و به ظاهر شاد و خوشبخت یه نظر میآید .پس از سپری شدن ده سال او به زادگاهش برمیگردد و بار دیگر خاطره آن شب رقص را تکرار میکند, اما این بار ...