نگارنده در این کتاب بر آن است بعضی از جنبههای زیبایی شناسی را از نگاه ریاضیات بررسی کند و از این رهگذر, رابطه ریاضیات و هنر را مطرح نماید .وی دلایل نزدیکی ریاضیات و هنر را چنین عنوان میکند که معیار ریاضیدان همانند معیار نقاش یا شاعر, زیبایی است ;از این رو, اندیشه هم مانند رنگها یا واژهها باید در هماهنگی کامل و سازگار با محیط باشند . زیبایی نخستین معیار, سنجش است .نگارنده خاطر نشان میکند' :ریاضیات قدیمترین دانشها و موسیقی کهنترین هنرهاست و قدمت هر دو, به دورترین دورههای پیش از تاریخ میرسد .آدمی به هر دوی اینها نیاز داشت .علم موسیقی یکی از اصول حکمت ریاضی است .یادداشت کردن موسیقی, به مراتب دشوارتر از یادداشت اندیشه و سخن است .صوت موسیقی دارای ارتفاع, طول و نیرو است ;یعنی, دارای سه بعد است و به همین مناسبت ثبت و ترسیم آنها, با دشواریهای زیادی همراه میشود .هنر و ریاضیات, هر دو به غایت انسانیاند .هر دو کمال و ایدهآل را میجویند و هر دو شیفتگی و عشق را میستایند .'