داستان خیالی حاضر که برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده, براساس رویاهای شبانه دخترکی به نام((لیوبا)) شکل گرفته است .او هر شب, در خواب, رویاهای عجیب و غریبی میبیند و طی آن با حوادث فراوانی مواجه میشود .در یکی از این رویاها, ((لیوبا)) در عالم رویا وارد شهری میشود و در برابر مغازه اسباب باری فروشی میایستد .عروسکساز, یک سرباز چوبی را که در واقع((فندق شکن)) بود به لیوبا هدیه میدهد .دخترک با خوشحالی عروسک چوبی فندق شکن را میگیرد و در پی آن به خانهای ناآشنا وارد میشود و در گوشهای مینشیند .ناگهان عروسک چوبی به سخن میآید و سرگذشت زندگیاش را برای((لیوبا)) تعریف میکند ....