نوشته های به هم پیوسته این کتاب, اثر کریستین بوبن توصیفی است از تجارب شخصی, راز و نیاز عارفانه, خاطرات و مانند آن; برای مثال: هر روز که میگذرد, مانند گلی است که زیر نور با حرکتی بسیار بسیار, آهسته باز میشود و با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیست. هنگامی که روزی به پایان میرسد, از خود میپرسم چگونه توانسته ام آکنده سازمش. چهره ها, سخنان... بله, تمامی این چیزها بوده, اما انگار هیچ چیز جز نور وجود نداشته است. خلایی که در میانه تابستان در قلب گل سرخ مشاهده میکنیم. من خدا را در قمقمه آب یافته ام, در عطر پیچ امین الدوله, در خلوص برخی کتابها و حتی نزد بی دینان; اما تقریبا هیچ گاه وی را نزد آنانی که کارشان سخن گفتن از اوست, نیافته ام.