آفتاب

ج

ج

نمایش ۱ تا 25 از ۲۰۰ مقاله

جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ازدی . رجوع به جابربن معاذ و جابربن کعب بن کرمان بن طرفهٔبن وهب بن مازن ... شود.



جابر. [ب ِ ] (اِخ ) اسدی . رجوع به جابربن ابی سَبْرَهٔ شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) اسدی کوفی . از رجال شیعه است . رجوع به جابربن سُمَیرهٔ شود.



جابر. [ ب ِ] (اِخ ) اشهلی . رجوع به جابربن خالدبن مسعود شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) اندلسی . ملقب به شمس الدین . رجوع به جابربن افلح شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری . صحابی است . رجوع به جابربن عبداﷲبن عمروبن حرام مکنی به ابوعبداﷲ و ابوعبدالرحمان و ابومحمد و نیز رجوع به جابربن عُمیرالانصاری شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری اشهلی . صحابی است . رجوع به جابربن عتیک بن نعمان بن عتیک شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری خزرجی . رجوع به جابربن خالدبن مسعودبن عبداشهل شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری زرقی . رجوع به جابربن سفیان شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری سلمی . رجوع به جابربن عبداﷲبن رئاب ... و جابربن عتیک بن قیس بن الاسودبن مری بن کعب بن غنم بن سلمهٔ شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری مازنی . رجوع به جابربن ابی صعصعهٔ عمروبن زیدبن عوف بن مبدول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) بحتری . رجوع به جابربن ظالم بن حارثهٔبن عتاب ... شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) تنوخی . رجوع به جابربن ابراهیم بن علی شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ثقفی . رجوع به جابربن شیبان بن عجلان بن عتاب بن مالک شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) جدی .رجوع به جابربن مرزوق شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) جعفی . از راویان است .رجوع به جابربن زید جعفی و جابربن یزید جعفی شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) جهنی . مکنی به ابوسعاد. رجوع به جابربن اسامه شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) حرّانی . رجوع به جابربن سنان و جابربن قرهٔ الحرّانی شود.



جابر. [ ب ِ] (اِخ ) حضرمی مصری . رجوع به جابربن اسماعیل شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) حَنّائی . مکنی به ابن یاسین . از محدثین است .



جابر. [ب ِ ] (اِخ ) حنفی . رجوع به جابربن عثمان حنفی شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ )راسبی بصری . رجوع به جابربن عمرو راسبی بصری شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) رعینی قتبانی . رجوع به جابربن یاسربن عویص ... شود.



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) رعینی . پدر سعیدبن جابر است . ابن عساکر او را در تاریخ خود آورد و گوید: حضرت رسول (ص ) را درک کرده و در فتح دمشق حضور داشته است . و خود صاحب الاصابهٔ گوید: محتمل است که این شخص همان جابربن یاسربن عویص بن فدیک رعینی قتبانی باشد. (الاصابهٔ).



جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) سکری . رجوع به جابربن موهوب بن ظافربن جابربن منصور، و جابربن منصور شود.



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۲۰۰ مقاله