ابن خیران
اِبْنِ خَیْران، ابوعلی، حسین بن صالح (د 320ق/932م)، فقیه شافعی. برخی درگذشت او را 310ق نوشتهاند (خطیب، 8/54). با اینکه وی یکی از بزرگترین امامان مذهب شافعی و بعد از ابن سُریج، شیخ شافعیان بغداد بوده (ذهبی، العبر، 2/10؛ سبکی، 3/271)، از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. آنچه سبکی (3/230) از ابواسحاق مروزی نقل کرده، بی...
ابن خیرون
اِبْنِ خَیْرون، ابو منصور محمد بن عبدالملک بن حسن بن ابراهیم عطار (رجب 454-16 رجب 539/ ژوئیهٔ 1062- 12 ژانویهٔ 1145)، مقری و محدث شافعی بغداد. از جزئیات زندگی او اطلاعی نداریم، ولی ظاهراً در بغداد سکنی داشته است. خاندان وی یک خاندان شناخته شدهٔ بغدادی است، چنانکه پدرش عبدالملک، عمویش احمد، برادرش خیرون و برادرزادهاش مبارک...
ابن خیره
اِبْنِ خِیَره، ابوالقاسم محمد بن ابراهیم مواعینی (د 564ق/ 1169م)، شاعر، ادیب و کاتب دورهٔ موحدی. او را به سبب حرفهٔ پدرش مواعینی (فروشندهٔ ابزارخانه) یا ابن المواعینی خواندهاند (ابن ابار، 2/515؛ مراکشی، 6/91). اما صفدی (1/351) ابن مراعینی، و حاجی خلیفه (1/939) ابن مداعینی نوشتهاند که احتمالاً تصحیف کلمهٔ مواعینی است. ابن حبی...
ابن دأب
اِبْنِ دَأب، ابوالولید عیسی بن یزید لَیْثیِ مدنی (د 171ق/787م)، راوی، محدث، آگاه به ایام عرب و ندیم دو خلیفهٔ عباسی. سمعانی سلسله نسب کامل او را که به بکر بن دأب میرسد (5/267) ذکر کرده است. از روزگار کودکی و جوانی او آگاهی چندانی در دست نیست. وی از اعراب حجاز بود. ظاهراً پیش از 140ق/757م در مدینه از صالح بن کیسان (د...
ابن دارست، ابوطالب
اِبْنِ دارِسْت، ابوطالب تاجالدین بن دارست شیرازی، از وزرای سلجوقیان در نیمهٔ نخست سدهٔ 6ق/12م. از زندگی وی اطلاع بسیاری در دست نیست. برخی او را از مردم شبانکاره دانستهاند (قمی، 171). وی ابتدا وزیر اتابک بوزابه حکمران فارس بود (حسینی، 118؛ قمی، 128، 136؛ راوندی، 237؛ بنداری، 255)، سپس در پی جناج بندیهای دربار به وزارت سل...
ابن دارست، ابوالفتح
اِبْنِ دارِسْت، ابوالفتح منصور بن احمد (د 467ق/1075م)، ملقب به امینالدوله و مجدالوزراء، از وزیران القائم بامرالله خلیفهٔ عباسی. ابن دارست از وزیرزادگان فارس و اسلاف تاجالملک ابوالغنائم وزیر سلجوقیان بود و به خاندان دارستیان که از جمله بزرگان شیراز بودند، تعلق داشت (منشی کرمانی، 21-22). وی در آغاز کار و پیش از آنکه به وزار...
ابن داعی
اِبْنِ داعی، ابوعبدالله محمد بن حسن بن قاسم بن حسن علوی ملقب به المهدی لدین الله (304- 359ق/916-970م)، دانشمند و فقیه علوی که در زمان معزالدولهٔ دیلمی شورش کرد و یک چند بر گیلان و نواحی اطراف آن تسلط یافت. وی در دیلم زاده شد و در جوانی زمانی که معزالدوله در اهواز بود، نزد وی شتافت (ابن عنبه، 84) و از آنجا برای کسب دا...
ابن دانیال
اِبْنِ دانیال، شمسالدین محمد بن دانیال بن یوسف خزاعی موصلی (647 -710ق/1249-1310م)، چشم پزشک، شاعر و ادیب مشهور به حکیم ابن دانیال. در میان آثار وی چیزی که گواه بر دست داشتن او در حکمت و فروع آن باشد یافت نمیشود. بنابراین اشتهارش به حکیم، که از سوی معاصران وی مثلاً دواداری (9/122) همراه با تکریم و احترام بسیار، یاد ش...
ابن داوود
اِبْنِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی (255-297ق/869 -910م)، فقیه ظاهری، ادیب، شاعر و گردآورندهٔ جنگی از سرودههای عاشقانه. در بغداد به دنیا آمد، اما نیاکان او در اصفهان میزیستهاند (ابواسحاق شیرازی، 76). آگاهی ما دربارهٔ زندگی او اندک است. از کودکی نزد پدر که خود بنیانگذار مکتب ظاهری در فقه است، به تحصیل پرداخت (ابن کثیر،...
ابن داوودحلی
اِبْنِ داوودِ حِلّی، ابومحمد حسن بن علی، ملقب به تقیالدین (647 - بعد از 707ق/1249- بعد از 1307م)، رجالی، فقیه و ادیب امامی. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. همین قدر میدانیم که وی نزد دانشمندان بنام حله در آن روزگار، چون محقق حلی و جمالالدین احمد بن طاووس دانش آموخت (ابن داوود، الرجال، 45، 83). ابن داوود (7- 8)...
ابن داوود قمی
اِبْنِ داوودِ قُمی، ابوالحسن محمد بن احمد بن داوود (د ذیحجهٔ 368/ژوئیهٔ 979)، محدث و فقیه شیعی. در خاندانی اهل علم زاده شد، پدرش احمد بن داوود محدثی کثیرالحدیث بود که نجاشی (ص 95) او را توثیق کرده است. مادرش خواهر محدث موثق سلامهٔ بن محمد اَرزَنی بود که پس از ازدواج با احمد بن داوود همراه او به قم رفت و محمد در آنجا به دنی...
ابن دایه
اِبْنِ دایه، شهرت دو تن از دیوانسالاران و دانشمندان برجستهٔ شیعی مذهب دربار عباسیان و سپس طولونیان مصر، در سدههای 3 و 4ق/9 و 10م. 1. ابوالحسن، یا ابویعقوب یوسف بن ابراهیم بن دایهٔ بغدادی مصری (د 265ق/879م)، معروف به کاتب و حاسب (مسعودی، 6/262، 426؛ یاقوت، 5/155؛ ابن ابی اصیبعه، 2/49) نویسنده و ادیب. وی در بغداد دیده به...
ابن دبیثی
اِبْنِ دُبَیْثی، جمالالدین ابوعبدالله محمد بن سعید بن یحیی بن علی (558 -637ق/1163- 1239م)، مورخ، محدّث، مُقری و فقیه شافعی. نسبت «دبیثی» به سبب انتساب جدّ دومش علی به روستای دبیثا واقع در اطراف شهر واسط است. وی در واسط (عراق) زاده شد (ابن خلکان، 4/394؛ ابن دمیاطی، 1/13) و در همانجا به تحصیل مقدماتی پرداخت و سپس به بغ...
ابن دحیه
اِبْنِ دِحْیه، مجدالدین عمر بن حسن بن علی بن محمد بن فرح کلبی، مکنی به ابوالخطاب و معروف به ذوالنّسبین (544 -633ق/ 1149-1236م)، محدث، لغوی، فقیه، مورخ آشنا به ایام عرب و شاعر اندلسی (ابن ابار، 3/659؛ ابن خلکان، 3/448-450؛ غبرینی، 269). در بَلنسیه (والانسیا) زاده شد و در قاهره درگذشت و در سَفح المقطم مدفون گردید (ابن خلک...
ابن دراج
اِبْنِ دَرّاج، ابوعمر احمد بن محمد قَسطَلّی (347-421ق/ 958-1030م)، شاعر و کاتب اواخر عصر امویان اندلس و اوایل دورهٔ ملوکالطوایف در آن سرزمین. از زندگی وی تا حدود 35 سالگی تقریباً هیچ اطلاعی در دست نیست. غالب منابعی نیز که به شرح حال وی پرداختهاند، تنها به ذکر مقام او در بارگاه منصور بن ابی عامر و نقل نظرات ستایش آمیز ثعال...
ابن درستویه
اِبْنِ دُرُسْتویه، ابومحمد عبدالله بن جعفر بن درستویه بن مرزبان فارسی فَسَوی (258- 24 صفر 347ق/872 -17 مهٔ 958)، محدث، ادیب، لغوی، نحوی، او در فَسا که در آن روزگار شهری به بزرگی شیراز و خوش آب و هواتر از آن بود، به دنیا آمد (نک: خطیب، تاریخ، 9/428؛ یاقوت، بلدان، 3/891) و به همین جهت به فارسی و فَسَوی شهرت یافت. نام نیایش...
ابن درهم
اِبْنِ دِرْهَم، عنوان افراد خاندانی از عالمان و قضات مالکی که در سدههای 2 تا 4ق/8 تا 10م در عراق میزیستهاند. نیای بزرگ آنان درهم از اسیران سیستانی بود که در ردیف موالی خانوادهٔ جریر بن حازم جَهْضَمی ازْدی درآمد (ابن حبّان، الثقات، 6/217- 218). این خاندان ابتدا در بصره میزیستند و سپس به بغداد منتقل شدند، اما علاوه بر این...
ابن درهم
اِبْنِ دِرْهَم، نک: جعد بن درهم. </p>
ابن درید
اِبْنِ دُرَیْد، ابوبکر محمد بن حسن بن درید ازدی (ح 223- 18 شعبان 321ق/838 - اوت 933)، لغت شناس، نحوی، ادیب و شاعر عرب. نسب او را همگان، از ابوطیب لغوی (ص 84) گرفته تا خطیب (2/195) و یاقوت ( ادبا، 18/127) به قبیلهٔ ازد رساندهاند. این قبیلهٔ بزرگ یمنی، پیش از ظهور اسلام، به عمان کوچید و به ازد عمان مشهور شد، خاندان ابن درید ن...
ابن دریهم
اِبْنِ دُرَیْهِم، ابوالحسن تاج الدین علی بن محمد بن عبدالعزیز تَغلبی شافعی موصلی (712- صفر 762ق/1312- دسامبر 1360م)، ریاضیدان، منجم و عالم به اسرار و خواص حروف. برخی درگذشت وی را در 766ق (شوکانی، 1/477) و یا 772ق (ابن قاضی شهبه، 3/145) نیز ذکر کردهاند که با توجه به گفتهٔ صفدی ( اعیان، 7/60 -61) در مورد درگذشت وی در 762ق...
ابن دقماق
اِبْنِ دُقْماق، صارم الدین ابراهیم بن محمد بن اَیْدَمر العلائی (ح 750- 809ق/1349-1407م)، مورخ حنفی مذهب مصری (ابن حجر، انباء، 6/16). وی در قاهره دیده به جهان گشود و همانجا درگذشت. پدر بزرگ آیدمر عزالدین دقماق (د 734ق/1334م) [دُقماق و تُخماق واژهای ترکی به معنی چکش بزرگ چوبی است] نقیب لشکر و از امیران ملک ناصر محمد بن...
ابن دقیق العبد
اِبْنِ دَقیقِ العید، ابوالفتح محمد بن علی بن وَهْب بن مُطیع قُشَیْری منفلوطی مصری مالکی شافعی، ملقب به تقیالدین (625 -702ق/1228-1303م)، محدّث، فقیه، اصولی، قاضی، ادیب و شاعر. نسب وی به بَهْزین حکیم قشیری بازمیگردد (ابن فرحون، 2/318) و دقیق العید لقب جدّ او وهب است (ابن قاضی شهبه، 2/302). مادر او دختر شیخ مقترح (از ع...
ابن دلایی
اِبْنِ دَلایی، ابوالعباس احمد بن عمر بن انس بن دَلْهاث عُذری (393- 478ق/1003- 1085م)، محدث، فقیه، حافظ، مورخ و جغرافیدان اندلسی. اشتهار وی به ابن دلایی به دلیل انتساب وی به دلایهٔ1 شهری نزدیک المریه2 در اندلس بوده است (سمعانی، 5/434) چنانکه شهرت وی به مرییی نیز به علت انتساب او به المریه است (یاقوت، 4/517). معروفی...
ابن دمیاطی
اِبْنِ دمْیاطی، نک: ابن ایبک. </p>
ابن دمینه
اِبْنِ دُمَیْنه، ابوالسَّریّ عبدالله بن عبیدالله، شاعر بدوی اوایل عهد عباسی. وی از قبیلهٔ بنی عامر بن تیمالله (شعبهٔ خَثْعَم) برخاسته بود. مادرش دمینه دختر حُذَیفه از قبیلهٔ سَلول بود (ابوالفرج، 15/151). ابن قتیبه (2/617) و ابن عبدربه (6/80) نام او را عبیدالله ابن عبدالله ضبط کردهاند، اما هم زبیر بن بکّار که اندکی پیش از آن...