ابن حماد، ابوالحسن
اِبْنِ حَمّاد، ابوالحسن علی بن حماد بن عبیدالله بن حماد عبدی بصری، فقیه، محدث و شاعر امامی سدهٔ 4ق/10م. در نسبت وی که عبدی (منسوب به عبدالقیس) یا عَدَوی (منسوب به بنی عدی) بوده است، میان محققان اختلاف است (نجاشی،244؛ علامهٔحلی، ایضاح، باب علی؛ حائری، 215؛ خویی، 11/396؛ حرّ عاملی، 2/186؛ افندی، 4/70). عبدی نسبت یکی...
ابن حماد، ابوحیان
اِبْنِ حَمّاد، ابوحیّان اسماعیل بن حمّاد بن ابو حنیفهٔ کوفی، قاضی و فقیه حنفی (د 212ق/827م). نیای بزرگ او اهل کابل بود و برخی او را منسوب به بابل یا انبار یا نسا یا ترمذ دانستهاند (ابن ندیم، 255؛ ابن خلکان، 5/405). از اسماعیل نقل شده است که: من اسماعیل بن حمّاد ابن نعمان بن ثابت بن نعمان بن مرزبان، از آزادگان فارس هس...
ابن حماد یا ابن حمادو
اِبْنِ حَمّاد، یا ابن حَمّادو، ابوعبدالله محمد بن علی بن حَمّاد بن عیسی بن ابی بکر صنهاجی، شاعر، فقیه، محدث، مورخ و قاضی بربر (د 628ق/1231م). وی منسوب به قبیلهٔ بنی حمّاد، از طوایف بربر و اهل روستای حمزه نزدیک قلعهٔ حماد بود (صفدی، 4/157؛ غبرینی، 218). او در قلعهٔ حماد که از مراکز علم محسوب میشد به تحصیل دانش پرداخت، و پس...
ابن حمائل
اِبْنِ حَمائل، احمد بن محمد، نک: ابن غانم. </p>
ابن حمدون
اِبْنِ حَمْدون، خاندانی بغدادی که از اوایل سدهٔ 3ق/9م چند تن از افراد آن در علم و ادب و موسیقی شهرت یافتند و متوالیاً در خدمت و منادمت چند تن از خلفای عباسی بودند. از اصل و نسب این دودمان اطلاع دقیقی در دست نیست. بحتری شاعر معروف سدهٔ 3ق در قصیدهای که در مدح یکی از افراد این خاندان سروده (4/2247- 2250) در ضمن ابیات 23،...
ابن حمدون، ابوالمعالی
اِبْنِ حَمْدون، ابوالمعالی، محمد بن حسن، ملقب به کافی الکفاهٔ (495-562ق - 1102-1167م)، ادیب و شاعر بغدادی. خاندان وی همه اهل علم و فضل بودند. پدرش که ظاهراً مشاغل دیوانی نیز داشته است. در محاسبات و امور اداری صاحبنظر بود و کتابی در همین باب تألیف کرده است (ابن خلکان، 4/382). برادرانش ابونصر و ابوالمظفر نیز به کار کتابت و...
ابن حمدیس
اِبْنِ حَمْدیس، ابومحمد عبدالجبار بن ابی بکر بن محمد بن حمدیس ازدی، از شاعران نامآور سیسیل (صقلیه1) (د رمضان527/ ژوئیهٔ 1133). او در شهر سرقوسه2 دیده به جهان گشود و ایام جوانی را در آنجا و نیز در توطس3 گذراند (ابن حمدیس، 33، بیت 2). مورخان متقدم سال ولادت او را ضبط نکردهاند، ولی از آنجا که در چند مورد (ص 124، بیت 4، ص 482، بی...
ابن حمزه، شریف حسن
اِبْنِ حَمْزه، شریف حسن بن حمزهٔ بن علی طبری مرعشی (د 358ق/969م)، محدث امامی. نسب او با 6 واسطه به امام زینالعابدین(ع) میرسد. خاندان او که به جهت انتساب به جدش علی مرعش، مرعشی خوانده میشدند، از علویان ساکن طبرستان بودند. ابن حمزه خود نیز به گفتهٔ فخر رازی (ص 170) اهل طبرستان بود و حتی اعقاب او در آنجا میزیستند (ن...
ابن حمزه، عمادالدین
اِبْنِ حَمْزه، عمادالدین ابوجعفر محمد بن علی بن حمزهٔ طوسی، فقیه امامی سدهٔ 5 -6ق/11-12م و صاحب کتاب الوسیلهٔ. از زندگی، مشایخ و شاگردان وی هیچ گزارش صحیحی در دست نیست. قدیمترین کسی که از او نام برده، منتجب الدین (د بعد از 600ق) است که ضمن ذکر او در فهرست (ص 164) به عنوان فقیه، چند اثر از جمله الوسیلهٔ را به او نسبت...
ابن حمزه، نصیرالدین
اِبْنِ حَمْزه، نصیرالدین ابوطالب عبدالله بن حمزهٔ بن عبدالله بن حمزهٔ بن حسن بن علی طوسی مشهدی شارحی، عالمِ امامی سدهٔ 6ق/12م. گفته شده که ابن حمزه با شیخ طوسی رابطهٔ نسبی داشته (حسن بن زینالعابدین، 15 ب) و نیز دایی پدر خواجه نصیرالدین طوسی بوده است (ابن فوطی، 5/177). از تاریخ ولادت و وفات او گزارشی نرسیده است،...
ابن حمویه
اِبْنِ حَمْویه، نک: بنی حمویه. </p>
ابن حمیده
اِبْنِ حُمَیْده، ابوعبدالله (یاقوت، ادبا، 18/252؛ ابوعبیدالله) محمد بن علی (486-550ق/1093- 1155م)، نحوی، ادیب، لغوی حلّی. انتساب او به حلّه بیگمان به لحاظ سکنی، و نه تولد وی در آن شهر بوده است، زیرا این شهر را سیفالدوله صدقهٔ بن منصور بن دُبَیْس در 495ق یعنی 9 سال پس از تولد ابن حمیده بنا نهاد (همو، بلدان، 2/322-323). اب...
ابن حناط
اِبْنِ حَنّاط، ابوعبدالله محمد بن سلیمان رُعَینی (د جمادی الا¸خر 437ق/1045م)، کاتب و شاعر نابینای قُرطُبی. نسب او به ذورُعَیْنِ حِمیَری از قبایل جنوب عربستان میرسد - که پس از مهاجرت به اندلس، در دار ذی رعین (که به سبب اقامت ایشان در آن بدین نام شهرت یافته) مسکن گزیدند (ابن حزم، 434؛ مقری، 1/296) - و چون پدرش در قرطبه...
ابن حنبلی
اِبْنِ حَنْبَلی، ابوعبدالله رضیالدین محمد بن ابراهیم بن یوسف ابن عبدالرحمان حلبی (908-971ق/1502-1563م)، مورخ، لغت شناس، شاعر و فقیه حنفی مذهب. اشتهار او به ابن حنبلی از باب انتساب به نیای بزرگش عبدالرحمان است که قاضی حنابله در حلب بود (نک: فاخوری، 1(1)/7). پدرش (د 959ق/1552م) نیز به همین نام شهرت داشت و در حلب به...
ابن حنزابه
اِبْنِ حِنْزابه، نک: ابن فرات. </p>
ابن حنش
اِبْنِ حَنَش، ابوعبدالله شرفالدین محمد بن یحیی بن احمد بن حنش (ح 650 - 719ق/1252- 1319م)، فقیه و متکلم زیدی یمنی. پدر وی یحیی و نیای او احمد بن سلطان حنش از فقیهان یمن بودهاند (ابن ابی الرجال، 4/409). ابن حنش نزد پدر خود یحیی بن احمد (د 697ق/1298م) و عبدالله بن علی بن احمد اَکْوع دانش آموخت. وی تمایل داشت که بین...
ابن حتفیه
اِبْنِ حَنَفیّه، نک: محمد بن حنفیه. </p>
ابن حواس
اِبْنِ حَوّاس، علی بن نِعمه (مق اندکی پس از 454ق/1062م)، از امیران مسلمان سیسیل که در دههٔ چهارم و پنجم سدهٔ 5ق/11م بر بخشی از این جزیره فرمان میراند. نامش در برخی منابع معتبر به شکلهای دیگری ضبط شده است (ابوالفدا، 4/113: حواش؛ نویری، 24/380: جواش؛ ابن خلدون، 4/450: جراس)، ولی ابن اثیر (10/196) و نیز منابع معاصر، آن را...
ابن حورانی
اِبْنِ حَورانی، نک: ابوالبیان نبأبن محمد. (رب) 1/4/77 ن * 2 * (رب) 20/4/77 </p>
ابن حوشب
اِبْنِ حَوشَب، ابوالقاسم رستم بن حسن (حسین: مقریزی، الخططا، 1/439) بن فرج بن حوشب بن زادان مشهور به منصور الیمن (230-302ق/825 -914م)، از بنیان گذاران نخستین دولت اسماعیلیه در یمن ( 2 EI، ذیل منصورالیمن). نام پدرش را فرح یا فرّخ (قاضی نعمان، 32؛ خراسانی، 50) یا فروخ (ابن خلدون، 4(1)/62) نیز ضبط کردهاند. از نسب وی چنین ب...
ابن حوط الله
اِبْنِ حَوطِ اللّه، ابومحمد عبدالله بن سلیمان انصاری حارثی اُنْدی (549 -612ق/1154- 1215م)، قاضی، فقیه، محدث، ادیب و شاعر اواخر عصر موحدون در اندلس. بنا به قولی (سیوطی، 2/44)، نام وی بر خلاف آنچه از ظاهر کلمه برمیآید ترکیبی از کلمهٔ عربی حُوت و پسوند تصغیر ol - در زبان رمانس است. استادِ سیوطی که این نکته را نیک میدانسته،...
ابن حوقل
اِبْنِ حَوقل، ابوالقاسم محمد بن حوقل یا محمد بن علی نصیبی یا نصیبینی (د پس از 367ق/978م)، بازرگان، سیاح معروف و جغرافیدان عرب در قرن 4ق، وی از 331 تا 359ق/943 تا 970م به سیاحت در بلاد اسلامی پرداخت و کتاب صورهٔ الارض یا المسالک و الممالک را تألیف کرد. در برخی مآخذ نسبت وی موصلی (یاقوت، 1/320، 542، 4/59؛ قزوینی، زکریا، 15...
ابن حی
اِبْنِ حَیّ، حسین بن احمد بن حسین بن حی تُجیبی قرطبی (د 456ق/1064م)، ریاضی دان و ستارهشناس. برخی از مآخذ (یاقوت، 01/158؛ ابن ابی اصیبعه، 2/40) نام او را حسین بن محمد و برخی دیگر (قاضی صاعد، 73، قس: 70) حسن بن محمد ذکر کردهاند. ابن حی حساب و هندسه و هیأت را از ابوعبدالله محمد بن عمر بن محمد، معروف به ابن برغوث، فرا گر...
ابن حیان
اِبْنِ حَیّان، ابومروان حیّان بن خلف بن حسین بن محمد بن حیان ابن وَهْب بن حیانِ قُرْطُبی (377- 469ق/987-1076م)، از بزرگترین مورخان اندلس. نیای بزرگ او حیان پدر وهب مولای امیر عبدالرحمان بن معاویه بود (ابن بشکوال، 150). هر چند قدیمترین نویسندهٔ شرح حال او، ابن بشکوال (د 578ق/1182م)، نسب و ولاء جدّ حیّان را از روی نوش...
ابن الحیمی
اِبْنِ الْحَیْمی، نک: احمد بن محمد حیمی کوکبانی. </p>