یکصد قصه از تولستوی
كتاب حاضر، داستان عاشقانهي عشق دو اسير فراري از اردوگاه نازيها در جنگ جهاني دوم است. در چنين شرايطي، عشق يك جوان بيلاروسي به نام ايوان و يك دختر جوان ايتاليايي به نام جوليا نميتواند فرجامي جز تراژدي داشته باشد، اما جانگدازي داستان در ختم آن به تراژدي نيست، در حفظ خصايل و ارزشهاي انساني در غير انسانيترين شرايط است. <br>
كتاب حاضر، نمايشنامهاي است در چهار پرده از آنتون پائولو ويچ چخوف، نويسندهي روس، كه در 1896 در مسكو روي صحنه آمد. نمايشنامه، تركيبي است از رئاليسم و سمبوليسم. جريان نمايشنامه از اين قرار است: كنستانتين، پسر بازيگر مشهوري، براي دستيابي به افتخار قصد دارد نويسنده شود و با كسب افتخار بتواند با نينا، همسايهاش، ازدواج كند. او ميخواهد بر صحنهاي روستايي، ي...