اهداف بهداشت روانى

هدف کلى بهداشت رواني، پيشگيرى از وقوع بيمارى‌‌هاى روانى است ضمن اينکه به تشخيص و درمان نيز مى‌پردازد و از بازگشت بيمارى نيز جلوگيرى به عمل مى‌آورد.


بهداشت روانى به مقاوم‌سازى افراد اهميت بسيار مى‌دهد. چه کنيم تا افرادى مقاوم داشته باشيم که در برابر استرس‌ها و فشارهاى محيطى دچار از هم پاشيدگى شخصيت نشوند؟ چگونه افراد را تربيت نمائيم که از تجربيات خود درس بگيرند و در جهت ايجاد يک محيط فردى و اجتماعى سالم و مناسب قدم بردارند؟


در بهداشت روانى شخصيت هر فرد و الگوهاى رفتارى و روانى او مورد توجه قرار مى‌گيرند. زيرا افراد با شخصيت‌هاى متفاوتى که دارند در مقابل فشارهاى روحي، عکس‌العمل‌هاى مختلفى از خود نشان مى‌دهند و از آنجا که شکل‌گيرى و فرآيند اجتماعى شدن کودک در سال‌هاى ابتدائى و در خانواده صورت مى‌گيرد، بهداشت روانى نيز که هدف کلى آن ساختن انسان‌هاى سالم با الگوهاى رفتارى و روانى مناسب است، براى خانواده و چگونگى برخورد والدين با کودک و به‌طور کلى براى سال‌هاى اوليه زندگى اهميت زيادى قائل است. بهداشت روانى با اهداف آموزشي، درمانى و پژوهشى مى‌تواند به هدف کلى خود يعنى پيشگيرى نائل آيد.

اهداف آموزشى

از طريق آموزش‌هاى رسمى و غيررسمى به‌طور عمومى و گروهى مى‌توان مردم را هدايت نمود و راه‌هاى پيشگيرى از اختلالات را به آنها آموخت. بهداشت روانى مى‌تواند به‌صورت انفرادى نيز آموزش داده شود. همچنين از طريق کتاب‌هاى درسى براى دانش‌آموزان و دانشجويان و همچنين براى تمامى کسانى که به نحوى در اجتماعات آموزشى شرکت مى‌نمايند مى‌تواند رهنمودهاى مهمى را در جهت پيشگيرى به همراه داشته باشد.


رسانه‌هاى گروهى نيز نقش مهمى در ارتقاء علم و آگاهى مردم در زمينهٔ بهداشت روانى دارند. برنامه‌هاى آموزشى مرتبط با بهداشت روانى که از طريق روزنامه‌ها، مجلات، راديو و تلويزيون در اختيار مردم قرار مى‌گيرند يکى از اهداف مهم بهداشت روانى به شمار مى‌روند.

هدف پژوهشى

بهداشت روانى از طريق به‌کارگيرى نيروهاى متخصص در زمينهٔ پژوهش و تحقيق چه در زمينه علت‌يابى مشکلات روانى و رفتارى و چه در زمينه تشخيص اختلالات و همچنين درمان آنها به هدف پژوهشى خود تحقق مى‌بخشد. پژوهش‌هائى که در زمينهٔ سبب‌شناسى انجام مى‌پذيرد مى‌تواند راه‌هاى پيشگيرى را براى محققان روشن سازد. مثلاً اگر در يک امر پژوهشي، يافته‌هاى تحقيق نشان دادند که سخت‌گيرى‌هاى افراطى والدين باعث وارد آمدن فشار بر کودکان شده، بعضاً آنها را به طرف داشتن اختلالات عادتى سوق مى‌دهد اين روش تربيت از طرف متخصصان به‌عنوان يک روش مطرود و غيرصحيح اعلام خواهد شد و همين‌طور يافتن راه‌حل‌هاى مناسب براى از بين بردن پاره‌اى از مشکلات کودکان که از طريق کارهاى پژوهشى انجام گرفته باشد مى‌تواند والدين و به‌طور کلّى تمامى افرادى را که با کودکان سر و کار دارند تحت راهنمائى قرار دهد و جلب توجه والدين و به‌خصوص مادران به نکات و توصيه‌ها، مى‌تواند در حفظ سلامتى فرزندان خود کاملاً مؤثر باشد.

هدف درمانى

گرچه هدف از درمان، بهبود اختلال و بيمارى است، در عين حال نقش پيشگيرى نيز در آن نهفته است درمان نه تنها به رفع علامت‌هاى بيمارى مى‌پردازد بلکه به بيمار کمک مى‌کند تا به زندگي، خانواده و کار خود برگردد و از تبعات بيمارى که ممکن است براى او و خانواده خود به‌وجود آيد و لطمات فردى و اجتماعى به دنبال داشته باشد جلوگيرى کند. در درمان بيمارى‌هاى روانى بايد هم به مسائل جسمانى و هم به مسائل روانى بيمار توجه شود تا بتوان منفى آنها را به حداقل رساند و يا به‌طور کلّى از بين برد.


البته افرادى که مبتلا به بيمارى‌هاى روانى مى‌شوند چون از لحاظ ظرفيت روانى و شخصيت، آسيب‌پذيرى بيشترى دارند بايد مراقبت بيشتر و همه‌جانبه‌اى از آنها به عمل آيد، عوامل آسيب زننده را حتى‌الامکان بايد از محيط آنها دور ساخت تا سلامت درمانى آنها حفظ گردد. بعضى از بيمارى‌هاى روانى ماهيت عودت‌پذيرى دارند. ممکن است تحت عوامل و اوضاع خاصى دوباره برگردند. در اين‌گونه موارد بايد درمان چند بُعدى و چند جانبه انجام پذيرد و به خانواده نيز، آموزش‌هاى لازم ارائه شود تا از بازگشت احتمالى بيمارى جلوگيرى به عمل آيد.


تحقيقات نشان داده است که خانواده‌هاى بيماران وقتى آموزش مى‌بينند که با بيمار خود در زمينه‌هاى مختلف چگونه رفتار نمايند، از شدّت علائم و بازگشت بيمارى تا حد قابل ملاحظه‌اى مى‌کاهند.