شریف با چشمهای متعجب، دندانهای سفید و محکم و پیشانی کوتاه که موی انبوه سیاهی دورش را گرفته بود، بیست‌و‌دو سال از عمرش را در مسافرت بسر برده و با چشمهای متعجب‌تر دندان‌های عاریه و پیشانی بلند چین خورده که از طاسی سرش وصله گفته بود و با حال بدتر و کورتر به شهر مولد خود عودت کرده بود. او در سن چهل‌و‌سه سالگی ... .

فایل(های) الحاقی

بن‌بست bonbast.pdf 120 KB application/pdf