تا آن زمان اسمش را نشمیده بودم. آشنائی من با او از سال 1354 شروع شد. غروب ساعت 7 جلسه گذاشتیم. قرار شد من ساعت شش خانه باشم و دو نفر دیگر به فاصلهٔ 20 دقیقه بعد برسانند، این خانهٔ گلی در کنار شهر بابل را من اجاره کرده بودم. اعتصاب کارگران کارخانهٔ نساجی شماره دو شاهی (قائم‌شهر) وحشیانه سرکوب شد. همگی خسته شده بودیم دیشب تا صبح در حمله و گریز پشت راه‌آهن شرکت داشتیم.<br /> همگی روی سه موضوع مهم توافق داشتیم: حمایت از کارگران نساجی شاهی، زندانیان سیاسی ایران و حمایت از جنبش آزادی‌بخش مردم فلسطین.<br /> وقتی بحث از حمایت زندانیان سیاسی پیش آمد سیاوش گفت: شعاری دربارهٔ ابوتراب باقرزاده بنویسیم... .

فایل(های) الحاقی

abotorab.pdf 1,138 KB application/pdf