برتولت برشت (1956 ـ 1898) در داستان کوتاه سقراطِ مجروح دیدگاه و نظرهای همیشگی‏اش را دنبال می‏کند: جنگ چیزی جز نوعی کسب و کار در خدمت مصالح عدّه‏ای خاص نیست، قهرمان ‏بودن هم شغلی است مانند همه مشاغل دیگر ـ نجاّر، پینه‏دوز، قابله، نانوا، ریاضیدان ـ که چون برای خدمات آنها تقاضا وجود دارد لاجرم عَرضه‏ای نیز در کار خواهد بود. به نظر برشت، پیروزی در میدان نبرد به همان اندازه به شجاعت فرد بستگی دارد که به تأثیر عواملی از قبیل جویدن پیاز در افزایشِ دلاوری‏اش. اما آنچه در نهایت تعیین می‏کند چه کسی تاج قهرمانی بر سر می‏گذارد، هم بخت و تصادف، و هم این واقعیت است که افراد در رقابت برای پیشی‏گرفتن از دیگران گاه ناچارند برای از میدان به‏درکردنِ رقیبانِ خطرناک، به قهرمان ‏شدنِ بی‏ربط‌ترین آدم رضایت بدهند...

فایل(های) الحاقی

سقراط مجروح‏ soghrate majroh.htm 225 KB text/plain