اولین بار نبود که سر میز ناشتائی در منزل شماره چهار (ساختمان‌های مسکونی خصوصی) داد و قال راه افتاده بود. آقای ورنون دورسلی، صبح بسیار زود با سرو صدا، و فریادی بلندی که از اطاق خواهرزادهٔ همسرش، بیرون می‌آمد از خواب بیدار شده بود. سر میز ناشتائی شروع به غرولند کرد و گفت: (توی این هفته، این دفعهٔ سوم که این سروصدا‌ها بلند میشه. اگه تو نمی‌تونی اون جغد را کنترل کنی باید از اینجا بره!). هاریِ، کوشش کرد تا دوباره راجع به این موضوع توضیح بدهد ... .

فایل(های) الحاقی

هاری پاتر و تالار اسرار Harry Patter2.pdf 1,322 KB application/pdf