داستان‌هائی کهن، کوتاه و بلند، پر فراز و نشیب که از آداب، اخلاق، سیاست و فرهنگ و به‌طور کلی مدنیت قوم بزرگ ایران حکایت می‌کردند، زبان به زبان و سینه به سینه در گذر ایام، به دهقانی از دیار طوس رسرید و او با نبوغ، ذوق، ابتکار و خلاقیت و همچنین امانت‌داری، روح حیات را در کالبد آنها دمید و آنها را در مجموعه‌ای تحت عنوان شاهنامه، به منزلهٔ سند هویت ملی ما، برایمان به میراث گذاشت. <br /> اینک شاهنامه، آینه‌ای است تمام‌نما که آن مدنیت را به ما می‌نمایاند. جامعیت و زیبائی سرشار این اثر عظیم، سبب گردید تا محققان داخلی و خارجی این‌چنین شیفتهٔ آن شوند و از دیدگاه‌های مختلف به آن بنگرند و در شرح و معرفی آن قلم‌فرسائی نمایند. اما به‌راستی آیا همهٔ آنجه در باب شاهنامه باید گفته شود، گفته شده و آیا به تعبیر خود فردوسی، بر باغ معنای شاهنامه به تمامی رُفته شده؟

فایل(های) الحاقی

مقایسهٔ انسان فرهمند در شاهنامه با ولیّ در مثنوی moghayeseh.pdf 1,102 KB application/pdf