یکی‌ بود، یکی نبود، غیر از خدا، هی چی نبود. هیچ کی نبود. خدا تنها بود. خدا مهربان بود. خدا بینا بود، خدا دوستدار زیبائی بود، خدا دوستدار نیک بود، خدا دوستدار شایستگی بود، خدا از سکوت بدش می‌آمد، خدا از سکون بدش می‌آمد، خدا از پوچی بدش می‌آمد، خدا از نیستی بدش می‌آمد ... خدا ״آفریننده״ بود، مگر می‌شه ״نیافریند״؟ ناگهان ابرها را آفرید، و در فضای نیستی رها کرد. ابرهایی از ״ذره‌ها״، هر ذره: منظومه‌ای کوچک، نامش، ، اتم، آفتابی در میان، و پیرامونش ... .

فایل(های) الحاقی

shariati.pdf 49 KB application/pdf