خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش <br /> بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر <br /> قونیه در یک قدمی است. فقط سه روز در سرما و برف و بیابان و قطار و کشتی و آن هم با قبیلهای که نابههنگام راهیان این راه شدند؛ قبیلهای چهل و چند نفری، از کوچک تا بزرگ. امّا چه باک و چه بیم. وقتیکه در پایان سفر مولانا باشد و شمس باشد و آفرینشگاه مثنوی معنوی و دیوان کبیر. این قبیلهی چهل و چند نفری شاعر و این شاعران عاشق، باور کرده بودند که قونیه در یک قدمی است و مگر جز این نبود؟ و همینگونه بود که اوّلین برنامهی سفر فرهنگی هنری، در قالب طرح تا قلههای شعر، که کار مشترک انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان بود، در دههی پایانی آذر ماه 1381، با قصد شرکت در مراسم بزرگداشت مولانا جلالالدین محمّد بلخی، به اجرا درآمد. <br /> اما دفتری که با شماست، یادداشتهای بیپیرایه و بیتکلفی است که برخی از همراهان همان سفر عاشقانه به قونیه، در حین سفر و یا چند روی پس از بازگشت از قونیه، در اختیار انجمن شاعران ایران گذاشتند، که مجموعهی آنها در همین دفتر گردآوری شده است.
فایل(های) الحاقی
مستان سلامت میکنند | Mastan salamat mikonand.pdf | 524 KB | application/pdf |