نویسنده: صادق هدایت
تعطیلی تابستان شروع شده بود. در دالان لیسه پسرانه لوهاور شاگردان شبانهروزی چمدان به دست، سوت زنان و شادی کنان از مدرسه خارج میشدند. فقط مهرداد کلاهش را بدست گرفته و مانند تاجری که کشتیش غرق شده باشد به حالت غمزده بالای سر چمدانش ایستاده بود. ناظم مدرسه با سر کچل، شکم پیش آمده به او نزدیک شد و گفت: شما هم میروید؟ مهرداد تا گوشهایش سرخ شد و سرش را پائین انداخت، ناظم دوباره گفت ... .
فایل(های) الحاقی
عروسک پشت پرده | TheDollBehindtheCurtain.pdf | 275 KB | application/pdf |