(Off - Hire) شرط عدم تعلق اجاره‌بها

بند الف مادهٔ ۱۱ فرم بالتايم مى‌گويد که:


در صورت نياز به تعمير و يا ساير اقدامات لازم به‌منظور حفظ کارآيى کشتي، رفع کمبود کارکنان يا آذوقه مالکين، نقص موتور کشتي، آسيب ديدن بدنهٔ آن و يا ساير اتفاقات که باعث ايجاد مانع در کار کشتى شود و از ادامهٔ کار کشتى بيش از ۲۴ ساعت متوالى جلوگيرى نمايد، به وقت صرف‌شده در اين موارد که کشتى بلافاصله قادر به انجام خدمت موردنياز نبوده است اجاره‌بهايى تعلق نخواهد گرفت.


منظور از کمبود کارکنان کم بودن تعداد آنهاست نه عدم تمايل به کارکردن در کشتي، مثلاً امتناع از رفتن به دريا در زمان جنگ. البته موردى که افراد به‌عنوان همراه براى محافظت و بدرقه کشتى فرستاده مى‌شوند مستثنى است. منظور از کارکنان افرادى است که براى کار در کشتى وجود آنان لازم است و شامل مثلاً تفنگداران که در زمان جنگ براى حفاظت از کشتى در مقابل حمله زيردريايى‌هاى دشمن هستند نمى‌شوند.


اگرچه ممکن است نقص موتور کشتى مربوط به زمان قبل باشد که به کشتى وارد شده اما منظور از نقص فنى مذکور در مادهٔ فوق موقعى تحقق مى‌يابد که براى رفع آن، کشتى بايد به يک بندر جهت تعمير فرستاده شود.


منظور از ديگر اتفاقات چيزى است شبيه به گل‌نشستن کشتى در رودخانه اما اگر کارکنان هدايت کشتى امتناع نمايند، مگر در مورد محافظت و بدرقهٔ کشتي، شامل اتفاقات فوق نيست و کرايه قابل‌پرداخت است. اگر زير کشتى در اثر توقف زياد در يک بندر که داراى آب متصل به دريا باشد يا آب نيمه‌شور از جلبک دريايى پوشيده شود و در نتيجه سرعت آن کم شود اين اتفاق جزء اتفاقات ديگر مذکور در مادهٔ فوق قرار مى‌گيرد زيرا جلبک آب‌شور را ترجيح مى‌دهد.


اگر در قرارداد شرط کرده باشند که چنانچه سرعت کشتى به‌لحاظ نقص بدنه از سرعت معين کمتر شود به‌ميزان وقتى که بدين‌ علت تلف‌شده کرايه کسر گردد و در حين سفر سرعت کشتى به‌ لحاظ پوشيده بودن زير آن از گياهان دريائى کاهش پيدا کند در اين‌صورت کرايه قابل‌ پرداخت است زيرا گياهان دريايى که موجب اين کندى سرعت شده‌اند جزو نقص بدنه محسوب نمى‌گردند.


جايى که نقص جرثقيل‌هاى کشتى به‌علت از کار افتادن آن، از موارد کسر کرايه در قرارداد تعيين شده باشد. و سه جرثقيل کشتى از خدمت خارج گردد اما خروج ۲تاى اين جرثقيل‌ها از خدمت براى بررسى باشد، تنها به ازاء يک جرثقيل از کرايه کسر مى‌شود زيرا خروج دوتاى ديگر از عرشه کشتى جهت بازرسى و بررسى بوده نه به‌علت از کار افتادن آنها.


مانع براى کارآئى کشتى ممکن است در‌اثر تأخير در اعطاء پروانه ارتباط با بندر پيش آيد.


در پروندهٔ سيدرمار و آپولو (Sidermar SPA V Apollo Corpn، The Apollo (1978)2 Lloyd's Rep 200، QBD) در قرارداد اجاره آمده بود که علت‌هاى معينى و يا هر علتى که موجب خارج‌شدن کشتى از خدمت کامل شود از موارد کسر کرايه محسوب مى‌گردد. مقامات بهداشتى بندر پس از کشف موارد مشکوک به تيفوس در بين کارکنان کشتي، آن را مورد بازرسى و آزمايش قرار دادند. و بدين‌ لحاظ پروانه ارتباطى با بندر با ۲۹ ساعت و نيم تأخير صادر گرديد.


دادگاه اظهارنظر کرد که: گرفتن پروانه ارتباط در مورد حاضر از تشريفات صرف نيست، بنابراين کشتى از خدمت خارج ‌شده و کرايه‌اى بابت ۲۹ ساعت و نيم تأخير پرداخت نمى‌گردد.


اگر کشتى کارآئى خود را حفظ کند کرايه قابل‌پرداخت است. بنابراين جائى که تأخير به علت سد شناورى باشد که در عرض رودخانه قرار گرفته مستأجرين مسوؤل پرداخت کرايه مى‌باشند. در پروندهٔ آکتيس و سانکو (Actis Co. Ltd. V Sanko SS Co. Ltd، The Aquacharm [1982] 1 Lloyd's Rep 7، CA) کشتى اکواچارم (Aquacharm) براى مدت معينى به اجاره داده شده بود. در قرارداد اجاره آمده بود که در صورت تلف شدن وقت به‌علت کمبود کارکنان و يا سوخت و آذوقه و يا نقص فنى و يا صدمه بر بدنهٔ کشتى و يا نقص موتور و تجهيزات يا به‌علت‌هاى ديگرى که کشتى را از استفاده کامل بيندازد، کرايه‌اى بابت اين ايام تعلق نمى‌گيرد. در سفرى که کشتى از بالتيمور به توکيو داشت مجبور شد از کانال پاناما عبور نمايد به‌علت اين که کشتى بيش از حد ذغال‌سنگ داشت آبخور وى از حدّ مجاز تجاوز کرده بود و مقامات بندر مانع عبور کشتى شدند. مقدارى از ذغال‌سنگ آن به کشتى ديگرى که به‌دنبال آن مى‌رفت منتقل شد. پس از عبور از کانال ذغال‌سنگ فوق مجددّاً بر کشتى بارگيرى گرديد. اين عمليّات ۹ روز طول کشيد. مستأجرين مدعى عدم تعلق ‌کرايه براى اين مدت شدند زيرا کشتى از استفاده کامل بازمانده بود.


دادگاه پژوهش رأى داد که اين مورد از موارد عدم‌ تعلق کرايه (Off - hire) نيست زيرا کشتى در همهٔ مدت در تمام ابعاد، کارآئى کامل خود را حفظ نموده بود.


از طرف ديگر اگر کشتى توقيف شود و در نتيجه از خروج آن از بندر جلوگيرى شود کرايه‌اى به آن تعلّق نمى‌گيرد زيرا در اين حالت کسى قادر نيست که از آن استفاده نمايد.


کار کردن کشتي را مى‌گويند به مانع برخورده است حتى اگر به‌طور جزئى مانعى براى کار کردن آن پيش آيد. در پروندهٔ هوگارت و ميلر (Hogarth V Miller Bros & Co.، [1891] AC 48، HL) چنين مطرح شد که موتور ‌فشار قوى کشتى از کار افتاد و اگرچه توانست به‌کمک يک يدک‌کش و با استفاده از موتور فشار ضعيف خود به بندر هدايت شود اما دادگاه اظهارنظر کرد که براى مدتى که از شروع اين نقص تا پايان آن تلف ‌شده کرايه‌اى تعلق نمى‌گيرد زيرا از کارآئى کشتى جلوگيرى شده است. اما بلافاصله که کشتى قابليّت خدمت‌دهى را براى هدف موردنظر پيدا مى‌کند کرايه قابل‌پرداخت خواهد شد مثلاً اگر کشتى در حال تخليه بوده و براى تخليه آماده ‌شده اگر دراين هنگام قابليّت هدايت به‌ دريا را نداشته باشد مسئله‌اى به‌وجود نخواهد آمد.


در‌صورت بروز نقص فنى در کشتى و هدايت آن به بندر براى تعمير، تعلق کرايه متوقف مى‌شود ولى به‌محض اينکه براى دريانوردى مهيّا شد دوباره از آنجا پرداخت‌ کرايه در مورد آن جارى مى‌گردد. اما نمى‌شود ادّعا نمود که تعلق کرايه از زمانى آغاز شود که کشتى به محلّى برسد که در آنجا نقص فنى پيدا نموده بود مگر اينکه شرط خلاف اين در قرارداد باشد.