گيرنده کالا ممکن است خود يک تاجر و يا عامل فروش (Factor) باشد که مجددّاً کالاى دريافتى را بفروشد و يا کالا را قبل از رسيدن به مقصد معامله نمايد. براى اين منظور يعنى فروش کالا قبل از رسيدن به مقصد، او ظهر بارنامهٔ دريائى را پشت‌نويسى يا ظهرنويسى (Indorsement) مى‌نمايد تا دارندهٔ جديد بارنامه صاحب منافع منتقل‌شده (Indorsee For Value) گردد.


ظهرنويسى به قصد انتقال مالکيّت کالاى مندرج در بارنامه موجب انتقال مالکيت کالا مى‌شود. بايد يادآورى کرد که اگر ظهرنويسى به‌صورت حامل (Indorsement in blank) صورت گيرد و اسم شخص خاصّى در آن نوشته نشود امضاء فرستنده کالا کافى است امّا اگر ظهرنويسى به حواله کرد شخص معين (Special indorsement) انجام شود فرستنده کالا نام آن شخص را نوشته و سپس امضاء مى‌نمايد.


متداول‌ترين انواع قرارداد فروش کالا و حمل آن از طريق دريا به‌شرح زير است:


۱. قرارداد سى آى اِف (يا سيف) به نام CIF. حرف سى (C) در اين قرارداد نمايندهٔ کلمهٔ COSt به معناى بهاء کالا، و حرف آي(I) حرف اول کلمه Insurance به معناى بيمه کالا و حرف اِف (F) اولين حرف کلمهٔ Freigth به معناى کرايه حمل است. به موجب اين قرارداد فروشنده مکلّف مى‌شود کالا را در مقصدى که خريدار تعيين مى‌نمايد با پرداخت حقّ بيمه و کرايه حمل تحويل دهد. گاهى پيش مى‌آيد که فروشنده کالائى را که برروى دريا در حال حمل به مقصد موردنظر خريدار معيّنى است از مالک آن خريدارى نمايد و سپس مالکيّت آنرا به خريدار جديد کالا انتقال دهد.


۲. قرارداد اِف.او.بى (يا فوب) (FOB). در اين قرارداد حرف F نمايندهٔ کلمه Free، حرف O نمايندهٔ کلمهٔ on و حرف B نماينده کلمهٔ Board مى‌باشد. در اين نوع قراردادها مسوؤليّت فروشنده با تحويل کالا به جرثقيل کشتى ختم مى‌شود. در حالى که خريدار بايد حقّ‌بيمه، کرايه و ساير هزينه‌هاى حمل و نقل کالا را بپردازد و خطرات راه را هم متقبّل شود.


۳. قرارداد تحويل در انبار فروشنده (Ex Warehouse). در اين قرارداد خريدار کالا را پس از خريد، از انبار فروشنده تحويل مى‌گيرد و نسبت به حمل و نقل آن خود اقدام مى‌نمايد.


کالا در حين حمل ممکن است دچار خسارتى شود اگر مسؤول پرداخت خسارت برحسب مورد مالک کشتي، مالک کالا و يا بيمه‌گر آن باشد اينگونه خسارت را خسارت خاص(Particular Average) مى‌گويند. استثناء مهمّى که به مورد تهديد مخاطرات دريائى‌ قرار مى‌گيرد، به نحوى که جز با فداکارى ارادى و با درنظرگرفتن منافع عمومى افراد ذينفع دفع خطر ممکن نخواهد شد. مثلاً ممکن است قسمتى از بار به دريا انداخته شود. در اين صورت خسارتى که با فداکردن کالا (Jettison) و چيزهاى ديگر به صاحبان آن وارد مى‌شود بايد از جانب صاحبان اموال و کالاى نجات‌يافته به نسبت جبران شود اين خسارت به خسارت عام (General Averageless) موسوم است.


بعد از ورود کشتى به مقصد، فرمانده کشتى بايستي، اگر کرايه حمل قبلاً پرداخت شده باشد، کالا را در قبال ارائه مدارک و بارنامه به اراده دهنده تحويل دهد. در نظر اول جنين تصوّر مى‌شود که وجود چندين نسخه بارنامه موجب جعل و کلاه‌بردارى مى‌گردد، در حالى که بايد گفت رد عمل کسى که حقّى در کالا ندارد مشکل است بتواند مالک آن بشود. گيرندهٔ کالا بدون ارائه نسخه‌اى از بارنامهٔ دريائى مشکل است بتواند کالا را از متصدّى باربرى تحويل بگيرد. البته گاهى به علّت تأخير در رسيدن مدارک توسّط پست، ممکن است متصدّى باربرى کالا را در قبال ضمانت‌نامه (Indemnity) معتبرى به گيرنيده آن تحويل بدهد. اين ضمانت‌نامه‌ها معمولاً وسيله اشخاص و يا شرکت‌هاى معتبر و يا بانک‌ها صادر مى‌گردد و کليّه خسارات احتمالى را که در اثر تحويل کالا بدون ارائه بارنامه ممکن است وارد شود ضمانت مى‌نمايد.


گيرندهٔ کالا در زمان دريافت آن در بندر تخليّه، براى اطمينان‌خاطر از سالم بودن کالاى بيمه شده، مى‌تواند نماينده شرکت بيمه را به محلّ تخليّه جهت بازديد کالا دعوت نمايد تا وى از وضعيّت کلّى کالا بازديد نموده گواهى لازم صادر کند. يا کارشناس ديگرى را براى اين‌کار بگمارد که درصورت گواهى کارشناس فوق مبنى بر ناقص بودن کالا برعليه بيمه‌گر طرح دعوى نمايد. اهمّيّت بيمه دريائى براى تجّار از اين نظر است که آنان موارد معافيّت (Exceptions) مالک کشتى را از مسئوليّت خسارات متعددّ وارده بر کالا که در اثر مخاطرات دريائى پيش آيد و در بارنامه ذکر شده است تحت پوشش بيمه قرار مى‌دهد. اگر بيمه دريائى نبود بسيارى از تجّار با اطمينان‌خاطر نمى‌توانستند تجارت نمايند. شخصى که ميزان مسئوليّت افراد مربوطه را در خسارت مشترک تعيين مى‌نمايد ارزياب يا کارشناس خسارت مشترک (Average adjuster) مى‌نامند.


اگر گيرنده کالا در تحويل گرفتن آن تأخير و يا غفلت نمايد فرمانده کشتى با حصول شرائط معيّن مى‌‌تواند را تخليّه کرده به انبار بسپارد و در صورت عدم امکان اين امر با درنظرگرفتن منافع مالک کالا آن را به جاى ديگرى حمل نمايد.


قرارداد اجارهٔ کشتى که فرستنده کالا با مالک کشتى براى حمل کالا تنظيم مى‌کند به چارتر پارتى (Charter - Party) موسوم است و به سه نوع زير قابل‌تقسيم مى‌باشد:


۱. اجاره کشتى براى مدّت معيّن يا اجارهٔ زمانى (Time charter)


۲. اجاره کشتى يا بخشى از آن براى سفر معيّن يا اجارهٔ سفرى (Voyage charter)


۳. اجاره کشتى به‌صورت لخت يا دربست (demisc charter) که فرستنده کالا جانشين مالک کشتى مى‌گردد.


گاهى مستأجر، کشتى را با کالاهاى خود بارگيرى مى‌نمايد و گاهى ممکن است از فضاى باقى‌مانده کشتى براى حمل کالاى ديگران استفاده کند و نيز ممکن است مستأجر صرفاً کشتى را جهت اجاره دادن فضاهاى آن به ديگران براى به دست آوردن منفعت بيشتر اجاره نمايد.


اگر کشتى ار طرف مالک و يا مستأجر براى حمل کالاهاى مختلف متعلّق به افراد مختلف با بارنامه‌هاى متفاوت مورداستفاده واقع شود در اين‌صورت آن کشتى عمومى (General Ship) مى‌نامند.