آفتاب

دکتر محمد اسماعیل تشید، پدر بیهوشی نوین ایران



دکتر محمد اسماعیل تشید بنیانگذار بیهوشی نوین در ایران است.

دکتر محمد اسماعیل تشید در سال 1306 خورشیدی در تهران متولد شد. پدر محمد اسماعیل تشید در مجلس شورای ملی همردیف قضات انجام وظیفه می کرد و در عین حال اهل تحقیق و تفحص بود. وی درباره پدرش می گوید:"از جمله مجله ای به اسم مجله تاریخ اسلام منتشر می کرد. هر از گاهی نیز کتابی تحقیقی تألیف می کرد. مثل کتابی که درمورد شجره نامه امام زاده های ایران نوشته بود. "

تحصیلات

محمد اسماعیل تشید دوران دبستان و دبیرستان (شرف) را در تهران گذراند و پس از قبولی در کنکور پزشکی در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در سال 1331 برای ادامه تحصیلات تخصصی عازم آمریکا شد و در آنجا دوره انترنی را گذراند.این تجدید دوره باعث شد تا با بیهوشی مدرن اشنا شود. دکتر تشید پس از دو سال توانست بورد تخصصی اش را از کالج طبی نیویورک اخذ نماید.
محمد اسماعیل تشدید از دوران تحصیل چنین می گوید:"در دوران دانش آموزی همیشه شاگرد متوسطی بودم ولی علوم طبیعی همیشه برایم جاذبه فراوانی داشت. اولین موفقیت بزرگ من کسب رتبه پنجاهم در کنکور دانشکده پزشکی بود. "

آشنایی با رشته بیهوشی

محمد اسماعیل در زمان دانشجویی در آمریکا با رشته بیهوشی مدرن آشنا شد که درباره آن چنین یاد می گوید:"علاقه من به رشته بیهوشی چنان شدید بود که به کار و برنامه سخت رزیدنتی قناعت نمی کردم و در پایان برنامه روزانه و شبانه باز هم به مطالعه و تفکر درباره دیده ها و خوانده های آن روز می پرداختم. در مورد بعضی نظرات و ابتکاراتی که در نظرم رسیده بود، با خود مباحثه می کردم و آنها را سبک و سنگین می کردم. در این زمان برایم اتفاقی افتاد که در زندگی علمی من تأثیر فراوان به جای گذاشت. من نقشه یک والو بدون بازگشت را که برای بیهوشی نزد خردسالان به کار می رود، روی کاغذ ترسیم کردم و پس از تردید بسیار بالاخره آن را نزد آقای forreger که اولین سازنده دستگاه بیهوشی (با فلومتر آبی) بود و کارخانه ای هم برای ساخت انبوه دستگاه بیهوشی دایر کرده بود بردم. درنظر من او در آن زمان یک غول بزرگ علمی و ابتکار محسوب می شد. من با حجب و خجالت در حالی که ضربان قلبم بیش از معمول می زد، طرح پیشنهادی خود را به انضمام یک کادوی نفیس نقره تقدیم کردم. ایشان قول دادند که روی آن مطالعه و اقدام کنند. من بسیار خوشحال و راضی از پیش ایشان بازگشتم. ماه ها گذشت ولی انتظار بیهوده بود و تا زمان خروجم از آمریکا از ایشان خبری نشد. دو سال بعد از مراجعتم به ایران تصادفاً در دست یکی از دوستان که تازه از آمریکا مراجعه کرده بود با کمال شگفتی به والو ابداعی خودم برخورد کردم و معلوم شد که اقای فورگر برای فروش بیشتر والو را به نام دو تن از متخصصان بنام آمریکایی در بازار عرضه کرده است. این قضیه در ابتدا برایم بسیار ناگوار و تکان دهنده بود. با آمریکا تماس گرفتم، گفتند پیرمرد مرده است و این جریان قابل تعقیب نیست. تنها فایده ای که از این قضیه عایدم شد این بودکه به چشم خود دیدم برای ما هم امکان دارد کارهایی انجام دهیم که به فکر دیگران نرسیده است. لذا این اتفاق باعث شد عقده حقارت را از خود دور سازم و حس اعتماد به نفس را در خود تقویت کنم ."

فعالیت ها

محمد اسماعیل تشید پس از تکمیل تحصیلات تخصصی به اصرار پدرش در اولین فرصت (1324) به ایران باز می گردد و خیلی زود به عنوان رییس درمانگاهی در دانشگاه تهران دعوت به کار می شود. در سال 1349به مقام استادی رسید و در همان سال مدیریت گروه بیهوشی دانشگاه تهران به ایشان محول شد .
او خود در مورد کارش به عنوان هیأت علمی چنین می گوید: "کار در دانشگاه آرزوی من بود. چرا که من به کار خصوصی علاقه ای نداشتم. پس از مدتی متوجه شدم که بیهوشی در ایران ارزش و مقام خودش را ندارد. پزشکان آن را به چشم یک تخصص درجه 2 و مردم نیز به متخصص بیهوشی به عنوان یک تکنسین نگاه می کردند. این موضوع مرا بسیار ناراحت و افسرده کرده بود. دلیل این نگرش منفی به بیهوشی هم به علت این بود که، قبلاً به اندازه کافی به علم بیهوشی پرداخته نشده بود و فقط به انجام تکنیک های آن بسنده شده بود. بنابراین بیهوشی ایران تبدیل شده بود به گذاشتن لوله و دادن اتر ".
استاد در مورد این دوران چنین می گوید: «من واله و شیفته آموزش و پیشرفت رشته خودم بودم. از اینکه مشاهده می کردم بیهوشی راه تعالی خود را در ایران باز کرده است راضی و خرسند بودم و شب و روز تلاش می کردم که در این قضیه حیاتی سهم بیشتری داشته باشم. شاید مسخره به نظر برسد که من غیر از فعالیت های روزانه، شب ها همیشه یک مداد و کاغذ کنار بسترم داشتم و گاهی در دل شب بیدار می شدم و چیزهایی که به نظرم می رسید یاداشت می کردم، نکند که فردا فراموشم شود.»

خدمات ارزنده

محمد اسماعیل تشید - مسیر ایرانی در سال 1349 دکتر تشید به مقام استادی می رسد و در همان سال مدیریت گروه بیهوشی دانشگاه تهران به ایشان سپرده می شود. بدین ترتیب فرصت مناسبی برای استاد فراهم می شود تا به آرزوی خود یعنی اعتلای بیهوشی در ایران، خارج کردن آن از حرفه یک تخصص درجه 2 و رساندن به سطح مراکز پیشرفته جهان جامه عمل بپوشاند. خوشبختانه در آن زمان همکاران جوان و فاضلی نیز چه در دانشگاه تهران و چه دانشگاه های دیگر پیدا شده بودند که با استاد همدل و همراه بودند. بدین ترتیب دکتر تشید و همکارانش دست به اقداماتی می زنند که رخوت چندین ساله گروه بیهوشی را می شکند و تحولی بنیادی در آن ایجاد می شود. برخی ازآن اقدامات از این قرارند:
تنظیم برنامه آموزشی چرخشی برای رزیدنت ها (با این ترتیب آنان امکان می یافتند از نحوه کاربرد روش بیهوشی در بخش های مختلف آگاهی یابند.)

شروع کلاس های نظری هفتگی
پایه گذاری جلسات ماهانه متخصصان بیهوشی
مشارکت در تأسیس انجمن آنستزی و راینماسیون
فرستادن اجباری کادر علمی برای یک سال نوآموزی در مراکز معتبر بیهوشی
افزایش سریع تعداد مقالات در داخل و خارج از کشور
تخصیص یک شماره از مجله MEJ (Medical East Journal) برای مقالات متخصصان ایرانی (استاد مدتی نیز جزء هیأت تحریریه این مجله بوده اند)
کاربرد دستگاه اندازه گیری گازهای خونی برای اولین بار در ایران
برنامه ریزی برای تأسیس ICU
بهره گیری از ونتیلاتور انگستروم برای اولین بار
افتتاح اولین بخش ریکاوری در ایران (بیمارستان امام خمینی (ره)
حضور مداوم در اتاق های عمل و نظارت بر آموزش های عملی بیهوشی مدرن
برپا کردن سمینارهای کارآموزی و خودآموزی بیهوشی توسط سرشناس ترین متخصصان بیهوشی آن زمان در دنیا

جوائز و نشانها

جایزه بهترین کتاب سال برای تالیف کتاب"انتخاب روش بیهوشی"
رتبه دوم ابداع و اختراع دومین جشنواره ابن سینا (بهمن 1379) به خاطر ابداع لوله حلقی جدید برای تهویه تنفسی(این جشنواره رتبه اول نداشت)




وبگردی